يادش بخير جوونتر که بودم هميشه سربهسر دوستام ميزاشتم اونقدر حال ميداد که نگو ...
يادمه يه دفه به يکي از دوستام پيام دادم که من ماني ام ... خلاصه از بچه هاي جردن ... ميخوام بيام دنبالت با هم بريم پارتي ...دوستمو اونم که جدي گرفته بود گفت من اهلش نيستم و خجالت بکش اقا ... منم هي ميخنديدم ... اخرش نزديک بود کار به جاهاي باريک بکشه ميخواسته بود بده به داداشش
اي خدا
يه دفه هم سربهسر داداشم گذاشتم ببينم چيکار ميکنه داشت فحشش شروع ميشد که گفتم من کيم ميخواست از پشت تلفن منو بخوره