tanhatarin_asb-3
پسندها
644

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مهناز........... من دروغ نميگم:mad:

    گفتم كه گوشيم درست شد .........نميدونم چرا اينجوري شده بود
    حالا يك سوال بپرسم................. چرا عكس نميزاري؟
    من و دروغ........... من تا الان چند بار بهت دروغ گفتم كه اينجوري ميگي ...... به جون خودم خراب شده بود
    ايول ............. گوشيم درست شد......آخيش ......... به نظرت چرا اينجوري شده بود؟
    يعني گوشيم خراب شده؟............. شايد زهرا خراب كاري كرده همه عكسا رو پاك كرده ..... نميشه درسش كرد؟
    مهناز ........... نميدونم چرا همه عكس هاي توي گوشيم پاك شده........ عكسم توي موبايل بود... الان نيستش

    چرا نيستش؟
    عكس خودم .............. پس من چي منم دلم ميخواد عكس تو رو ببينم.......... قول ميدي عكست رو بزاري؟
    پس حسابي درس بخون.............ببينم چكار ميكني ها خانوم مهندس
    خوب قربونت برم چرا بدون سحري ............... عيب نداره من جايي تو خوردم عزيزم
    دختر خالم دوباره عاشق يكي ديگه شده................ عجب دختري اين ديگه

    حالا آويزون بابا مامانش شده كه ازدواج كنه.......... فكر كنم ديگه يوا يواش ازدواج كنه كلكش بكنه
    من ديگه برم درس بخونم ....................فعلا عسيسم


    ببين كوچولو پورو رفته توي ماشين لباس شويي ، جوراب هاي تو رو پرت كرده بيرون ..... مثل خودمون شيطون شده
    ميدوني چرا من توي عكسا نيستم............خوب تو ني ني رو گرفتي بغل منم دارم عكس ميندازم ديگه
    امتحان دادي معمار جونم ؟......... چند شنبه بود امتحانت...... مقاله چكار كردي؟
    خوب ديگه چيكار ميكني؟.............. دوباره ديشب با 500 كيلومتر فاصله از هم خوابيديم....... دوباره يك شب بدون پوري خوابيدي
    همين الان از خواب بلند شدم.......... ميبيني چه شوهر تنبلي داري....... مهناز بگم غلط كردم خوبه ......... غلط كردم

    يك چيزي بگم.......... با من قهري؟
    سلام مهنازي خودم .............. الهي قربونت برم بابت ديشب معذرت خواهي ميكنم......... ببخشيد عسيسم.

    ديشب دوباره خودخواه شدم ......... من خيلي بد هستم ............... با اينكه تو هم حالت بد بود اصلا توجه نكردم

    من خيلي بدم خيلي خيلي ................. من اصلا ادم خوبي نيستم،همش به فكر خودم هستم ......
    حالا ميخواي منو تنبيه كني؟......... پوري دلش كوچيكه ها تنبيه نكني

    مهنازي جونم منو بخشيدي؟......... جون پوري ببخش ديگه ........... گريه ميكنم ها
    بهم گفتي چرا همش حرفاي تكراري ميزنم.............چرا يك چيز جديد نميگم.......... ميدوني چرا؟

    چون تا حالا كسي با محبت باهام صحبت نكرده منم بلد نيستم..............همين چند تا هم از خودت ياد گرفتم
    باشه بابا قول ميدم تك بندازم............. چرا اينجوري ميگي ............ ناراحتي؟
    نه جون مهنازي ............. پس بگو چرا احساس مردن ميكنم .......... ميخواي تك ندازي

    توي جاده همش فكر ميكردم الان تصادف ميكنيم من ميميرم
    منظورم از ((ببهشيد)) همون ببخشيد بود اشتباه نوشتم............... يعني ببخشيد كه دلتو لرزوندم
    مهنازي نرو ديگه صبر كن................... شايد تا صبح مردم ها................اون وقت دلت ميسوزه چرا پيشم نموندي
    اگر پيشت بودم نوازشت ميكردم تا حالت كمر دردت خوب بشه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا