-
زیبا ترین عکس های مذهبی...
سلام
برو پیاممو بخون
خیلی واضح نوشتم
تا اینکه تا هفته دیگه دوباره شروع میکنم تست بزنم
سلااااااااااااام
تابلوی نقاشی بچه های باشگاه مهندسان ( صنایع دستی )
حتی ب فنجونی ک ازش چای میخوری حسودیم میشه [IMG]
ج ندادی بای
مخلص شما
شما لطف دارین دوست عزیز
سلام ممنونم دوست خوبم ببخشيد تشكرام تموم شده
میان انسان و شرافت رشته باریکی وجود دارد
و اسم آن "قـــــول" است...
ما به هم قول دادیم مگه نه؟؟؟
(مخاطب خاص)
هزاران دستـــــــ هم به سویم دراز شود !!!
پــــــــس خواهم زد…
تنــــــــــها …
تمنای دستان تـــــــــــو را دارم …
جاجا من باید برم
چی شد پ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مواظب باش بای
همیشه میخواستم بهت بگم که
با همه ی سختی ها
دوست دارم همیشه منتظرت بمونم...
همیشه می خواستم بهت بگم که:
مرد اگر این غرور لعنتی
و این اسم کاذب را با خود یدک نمی کشید ؛
مطمئن باش
از هر زنی بیشتر مشتاق یک نوازش و یک آغوش بود ... !!!
سلام بیا خصوصی
سلام
بخدا نمیدونی چقدر نگرانت بودم همه عالم فهمیدن
واقعا برات متاسفم
اینطوریه
یادت باشه
وقتی کسی در کنارت هست،خوب نگاهش کن
به تمام جزئیاتش...
به لبخند بین حرف هایش..
به سبک ادای کلماتش،
به شیوه ی راه رفتنش،نشستنش..
به چشم هاش خیره شو..
دستهایش را به حافظه ات بسپار...
گاهی آدم ها انقد سریع میروند
که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند ...
دِلَمــ بَرایــــِ آرامِشــــــِ صــــِدایَتــــــ
بَرایــــِ دوستَتـــــ دارَمـ هایتَــــــ
دِلَمــــــ ، بَرایــــِ تـــــو
تَنــــــگ شـُـــدِهــ
لعنتــی
!
انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ می رود دست دلم می لرزد
اما به خواجه می سپارم تا امید را از دلم نگیرد ;
دلم می خواهد همیشه بگوید :
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور......
من زنـــَم !
مرا پريشاني موهــــــآيت نـــــه !!!
مرا تـــه ريـــش خستـــه ات ديوانـــه ميكند...!!!
می خواهم موهایم را شانــــــه نزنـــــــم !
انگشتانتــــــــ گیر بیفتد لابلای موهایم !
نشســـتـ ه ام !
لــبِ خـــآطرآتـــمآن!
بـــ ه امــیدِ روزی کـــ ه بیــــآیی
از پــشت چشمــــم رآ بگـ ـیریُ در گــوشَمـ
آرآم زمزـمــــه کنـــی :
"گــریـ ه نکـــ ن!مـــ ن اینــجآم"!
یاد اون شب هایی بخیر که تا صبح اس ام اس بازی میکردیم!
و آخرش مینوشتی کاش الان پیشت بودم!!
+ واقعـــاً یادش بخیر (م)
دلتنگے یعنے ...
بازیگوشے تـو در خیـال مـن (!)
ســر میــز شــام یـــادتــــــ که میــفتم
بـغــض میـکنم
اشکــــــ در چشـمـــانــم حــلـقه میــزند
و همـه با تعجـبـــــ نــگاهــم میـکنند
لبــخـنــدی میـزنم و میـگویم :
چـــقـــدر داغ بــــود ! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...