Recent content by suratak

سلام.خواهش میکنم،کاری نکردم.

;)

در مورد بدست آوردن نقشه های مربوطه به روستا، میتونید به سازمان نقشه برداری کل کشور ویا بنیاد مسکن مراجعه کنید. سعی کنید نقشه هایتان را در حدود یک دو هزارم تهیه کنید که بلوک بندی ها کاملا تفکیک شده باشد تا در تهیه ی عرصه و عیان دچار مشکل نشوید. برای تهیه ی فایل کد روستای مورد نظرتون ساده ترین کار...

سلام به همگی،تمام کسانی که خواستار تهیه ی طرح هادی روستای مورد نظرشون هستن حتما باید به عضویت کتابخانه ی بنیاد مسکن در بیان(مبلغ ثبت نام 3000 تومان، شعبه ی بانک رو هم می تونین از سایت بنیاد مسکن دریافت کنید) بلافاصله بعد از ثبت نام میتونید از منابع استفاده کنید. البته شما قادر به خارج کردن طرح...

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی دل که آیینه شاهیست غباری دارد از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج نروند اهل نظر از پی نابینایی شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان ور...

ترا که هر چه مرادست در جهان داري چه غم ز حال ضعيفان ناتوان داري

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم محصول دعا در ره جانانه نهادیم در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد تا روی در این منزل ویرانه نهادیم در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را مُهر لب او بر در این خانه نهادیم در خرقه از این بیش منافق نتوان بود...

دلی که غیب نمای است و جام جم دارد ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد به خط و خال گدایان مده خزینه ی دل به دست شاه وشه ده که محترم دارد

دیدی ای دل که غـــم عشق دگربار چه کرد ؟ چون بشـــــد دلبر و با یار وفادار چه کرد ؟ آه از آن نرگس جــــادو که چه بازی انگیخت آه از آن مست که با مردم هشیار چــه کرد ؟ اشک من...

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید---- داستانِ ِغم ِ پنهانی ِ من گوش کنید قصه بی سر و سامانی من گوش کنید---- گفتگوی من وحیرانی من گوش کنید شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی روزگاری من ودل ساکن کویی بودیم---- ساکن کوی بت عربده جویی بودیم عقل ودین باخته دیوانه رویی...

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و این ها به ذکاتم دادند

یار مرا غار مرا عشق جگخوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی سینه ی مشروح تویی بر در اسرار مرا قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا حجره ی خورشید تویی خانه ی ناهید تویی روضه ی امید تویی راه ده ای یار مرا روز تویی روزه...

شبانگاهان ‚ تا حريم فلك ‚ چون زبانه كشد سوز و آوازم شرر ریزد بي امان به دلِ ‚ ساكنان فلك ‚ ناله ی سازم دل شيدا ‚ حلقه را شكند ‚ تا بر آيد و راه سفر گيرد مگر يك دم گرم و شعله فشان ‚ تا به بام جهان بال و پر گيرد خوشا اي دل بال و پر زدنت ‚ شعله ور شدنت در شبانگاهي به بزم غم ‚ ديدگان تري ‚ چاره پر...

تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مزه چون سیل روانه

وفای شمع را نازم که بعد از سوختن گاهی به سر خاکستری در ماتم پروانه می ریزد