.Soheil
پسندها
4,993

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تو اگه همزاد من باشی کمی گوت یکه و تنبل هستی ولی میدونم که میای!!!

    بیا میریم اکبر کثافت (بوفه) و دوغ لیوانی میخوریم . اونم رو چمنا وسط حیات!!!
    داداش یکی از دوستای نزدیکم بچه اش رو از دست داده..بدجوری داغون اونم..دعاش کن..برا خانومش دعا کن.
    خدایی به ادم بگن درس بخون از صد تا فحش بدتره.

    تو دانشگاه ما اشنا نداری؟
    talar?
    koja hast,man kheili ba in site ashnaee nadaram
    age behem nakhandi,nemidonam chetor mishe inja aks ferestad,ya hata karaye dg
    نه خوابگاهم. فردا امتحان دارم.

    میبینی که مشغول مطالعه هستم!!!!

    تو کجایی و چه میکنی؟
    ممنون داداش سهیل لطف داری....من که خیلی امیدوار نیستم وای ممنون از دلگرمیت
    خیلی خوشحال شدم عزیز...خدافظ
    نبودی ناراحت بودم رو با من بودی؟
    دارم یکم میخونم واسه ارشد....اگه خدا بخواد....مجبورم ساعتهارو کم کنم
    محتاج دعاتونم داداش
    وگرنه دل کندن از اینجا خیلی سخته
    چه میکنی؟

    خوب با افراد صفحه من کل میندازیا. ایول.

    حال کردم
    اره موافقم به خوصوص تو جوونی
    ولی خوب ما ذاتا خودخواهیم....خوبیهای همه چیز ور واسه خودمون میخواییم...اگه همین فکر رو راجع به عزیزمون داشته باشیم اینقدر از مرگش بیتاب نمیشیم
    ناراحت نباش سهیل جان باید به دوستمون روحیه بدیم...
    بوسه اسم است...چون عمومي است بوسه فعل است...چون هم لازم است هم متعدي بوسه حرف تعجب است...چون اگر ناگهاني باشد طرف مقابل را مات و مهبوت ميکند بوسه ضمير است...چون از قيد
    انسان خارج نيست بوسه حرف ربط است...چون 2 نفر را به هم متصل ميکند
    :D
    اره ولی زندگی همینه متاسفانه....خودش هم باید فراموش کنه...یعنی سعی کنه...خاک بدجور سرده....
    خسته شدم مي خواهم در آغوش گرمت آرام گيرم.خسته شدم بس كه از سرما لرزيدم... بس كه اين كوره راه ترس آور زندگي را هراسان پيمودم زخم پاهايم به من ميخندد... خسته شدم بس كه تنها دويدم... اشك گونه هايم را پاك كن و بر پيشانيم بوسه بزن... مي خواهم با تو گريه كنم ... خسته شدم بس كه... تنها گريه كردم... مي خواهم دستهايم را به گردنت بياويزم و شانه هايت را ببوسم...خسته شدم بس كه تنها ايستادم
    عاشقانه دستهایش را گرفتم. گرمای عجیبی در سینه جانم را می سوزاند.عطر عجیبی پراکنده بود. حالتی داشتم وصف ناپذیر. گویی توآسمون بودم. به من لبخند می زد و در انتظار جوابش بود. گویی هوش از سرم پریده بود. نبضشوتو دستام حس می کردم. حتم داشتم اون هم همینطوریه. حس می کردم، آسمان،زمین، و همه چیز مال منه . آتیشی تو دلم به پا بود. آتشی بالاتر از زمان و جسم.
    تنها چیزی درونم را آزار می داد, شرم داشتم در چشماش نگاه کنم. لیاقتش را نداشتم. از بی ابرویی،گریه ام گرفت. من کجا و آسمان کجا؟
    احساس کردم اون هم گریه می کنه. سرمو بلند کردم, بی اختیار دستمو روی صورتش گرفت و همون طور اشک می ریخت. درکش برایم مشکل بود. این من بودم که باید گریه می کردم
    کاش بودند ستاره ها، تابه من حسودی می کردند
    ممنون که سراغ گرفتی داداش
    تو هم حالت به خاطر ونوس گرفته ست؟
    آنقدر دلتنگ چشمانت هستم که نمی توانم در هیچ چشم دیگری نگا ه کنم آنقدر بیقرارم که هیچ اتفاقی دل غمگینم را شاد نمی کند برای گریستن شانه هایت را کم دارم شانه هایی که بارها و بارها در خواب و خیال تکیه گاه دل عاشقم بود صبر می کنم و عاشق میمانم که خوشبختی از آن عاشقان است
    لوس خودت بیدی!!!

    کودتا چی!!! تو باز یک هفته نبودی من کودتا کردم.

    چطوری؟
    بر سنگ قبر من بنويسيد خسته بود
    اهل زمين نبود نمازش شكسته بود
    برسنگ قبر من بنويسيد شيشه بود
    تنها از اين نظر كه سراپا شكسته بود
    بر سنگ قبر من بنويسيد پاك بود
    چشمان او كه دائماً از اشك شسته بود
    بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت
    عمري براي هر تيشه و تبر دسته بود
    بر سنگ قبر من بنويسيد كل عمر
    پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود
    ترم چندمي؟ .. بچه محلات يكيشون 60 آورد يكي هم 230 دوتا تبريزي داشتيم
    اگه از رو منابع بخوني حله
    ببخشید کلمات به هم چسبیده بودشهید خوندم
    ولی خوب فرقی نمیکنه
    خدارحمتشون کنه
    يك نفر ..... يك جايي..... تمام روياهاش لبخند توست و زماني كه به تو فكر مي‌كنه احساس مي‌كنه كه زندگي واقعا با ارزشه پس هرگاه احساس تنهايي كردي اين حقيقت رو به خاطر داشته باش يك نفر ..... يك جايي..... در حال فكر كردن به توست
    چاکر داداش سهیل
    نه واتارم خودم نیستم
    اون نینی جیگر هم عسل منه...پسرمه....یعنی کاش بود:(
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا