smooth criminal
پسندها
4,283

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • رفیقات دروغ میگن خونه خیلی بهتره
    خوابگاه پدرت در میاد
    ناراحتی که دانشگات نزدیکه؟!!!!!!
    خجالتم نده دیگه :razz:
    دیگه هیچی سلامتی خوش گذرونی
    خونه خودتونی یا خوابگاه؟
    اره جات خالی
    الان خونه ام چند روز دیگه میرم واسه تحویله پروژه ی ناقصم:D
    اوه اوه چرا دعوا میکنی:cry:
    تو که منو نمیبردی خونه مامانم اینا مجبور شدم خودم برم
    :razz:
    بله تو منو گذاشتی رفتی
    مهریمو بده
    یه دستو یه پا
    زوووووووووووووووووووووووووووووووووووود
    تو سربازی نرفته مردی...این حرفا چیه؟
    تو اسمت میاد تو باشگاه همه تن و بدنشون میلرزه...
    همه ازت حساب میبرن...
    والا
    (یه همچین هندونه هایی میزاریم زیر بغلت):D
    اره مهریمو از تو بگیرم
    وحید گفت از شوهرت چه خبر گفتم گذاشته رفته اونم گفت مهریتو میگیریم
    گفتم مهریم یه دستو یه پاشه قراره یه روز اره بیاره مهریمو بگیرم ازت
    :biggrin:
    خدا قوت....
    خعلی لطف کردی همین 20 دقیقه ام درس خوندی
    آقایی کردی
    دیوانگی زین بیشتر؟ زین بیشتر ، دیوانه جان
    با ما ، سر دیوانگی داری اگر ، دیوانه جان
    در اولین دیدار هم بوی جنون آمد ز تو
    وقتی نشستی اندکی نزدیک تر دیوانه جان
    چون می نشستی پیش من گفتم که اینک خویش من
    ای آشنا در چشم من با یک نظر دیوانه جان
    گفتیم تا پایان بریم این عشق را با یک سفر
    عشقی که هم آغاز شد با یک سفر دیوانه جان
    کی داشته است اما جنون در کار خویش از چند و چون
    قید سفر دیوانه جان ! قید حضر دیوانه جان
    ما وصل را با واژه هایی تازه معنا می کنیم
    روزی بیامیزیم اگر با یکدیگر دیوانه جان
    تا چاربند عقل را ویران کنی، اینگونه شو
    دیوانه خود، دیوانه دل، دیوانه سر، دیوانه جان
    ای حاصل ضرب جنون در جان جان جان من
    دیوانه در دیوانگی دیوانه در دیوانه جان
    هم عشق از آنسوی دگر سوی جنونت می کشد
    گیرم که عاقل هم شدی زین رهگذر دیوانه جان
    یا عقل را نابود کن یا با جنون خود بمیر
    در عشق هم یا با سپر یا بر سپر دیوانه جان


    از : حسین منزوی
    الان که نیست
    هر وقت اومد بهت میگم بریم مهریه مو بگیریم
    سلاااااااااااااااااام
    مرسی ک اینبار نترسوندیم تا رسیدی زمین خیلی طول کشید آماده گیشو داشتم:biggrin:
    نهههههههههههههه
    نههههههههههه
    نههههههههه
    من طاقتشو ندارممممممم!:دی نمیخورممممممم!:دی

    باشه برو به سلامت...بابای
    وووای عمرا بفرستم که بهم بخندی:razz:
    باشه فایله exe شو میذارم
    غلامم
    من برم بیرون یه هوایی به کلم بخوره نه که خیلی درس خوندم:biggrin:
    فعلا
    ای بابا از کجا فهمیدی دستم دماغی بود؟؟؟
    معلوم شد مگه؟؟؟؟؟
    خواهش میکنم قابلی نداشت!
    نه قربون دستت من اب پرتقال خواستم؟نه کی؟کجا؟بخدا راضی به زحمت نیستم! :دی
    اموزش نرم افزار excel
    وووای پس من چه قد مردم:biggrin:
    برقمون رفت یاسین!:دی

    بفرمایید ...خودم آبشو گرفتم...با همین دستام!

    :biggrin:
    دیگه هیچی پروژم ناقصه رفته رو مخم که چه جوری 3-4 روزه تمومش کنم
    دانشجوی تنبل همینه دیگه
    رشته منم نرم افزاره (کاردانی ) ترم اخر بودم
    تو ترم چندی؟ (قبلا گفته بودیا یادم رفته:D)
    سخت افزار و مدارات منطقی نداری؟!!!
    خوش به حالت
    من:confused:
    ترمم تقریباتموم شده
    11 بهمن دفاییه پروژمه 14 بهمن امتحان مدار منطقی
    اخه مدارو شدم 8.5 می خوام معرفی به استاد بردارم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا