smart student
پسندها
4,035

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خیلی وقته تک و تنهام توی باغی از ترانه
    منتظر واسه یه خوبی، یه رفیق بی بهانه
    توی دنیای پر از گل واسه عالمی غریبم
    میون اینهمه خوبی این منم که بی نصیبم
    روزگاری زیر بارون، روزگاری بی قرارم
    جز یه لحظه مهربونی دیگه خواسته ای ندارم
    تو کنار من بشینی، دل خستمو ببینی
    بیای از تو باغ قصم یه شکوفه ای بچینی
    مترسک - مازیار فلاحی
    "همین که پیش هم باشیم،همین که فرصتی باشه
    همین که گاهی چشمامون،تو چشم آسمون واشه
    همین که گاهی دنیار و با چشمای تو می بینم
    همین که چشم به راه تو میون آینه می شینم
    بازم حس می کنم زنده ام
    بازم حس می کنم هستم
    بگو با بودنت دل رو
    به کی غیر تو می بستم
    همین که میشه یادت بود،تو روزایی که درگیرم
    که گاهی ساده می خندم،گاهی سخت دلگیرم
    همین احساس خوبی که
    دلت سهم منو داده
    همین که اتفاق عشق
    برای قلبم افتاده
    بازم حس می کنم زنده ام بازم حس می کنم هستم
    بگو با بودنت دل رو به کی غیر تو می بستم"

    افشین یداللهی
    حال من خوبه فقط دلتنگم
    آخه هیچی مثه دلتنگی نیست...
    تو بخندی همه چی خوبه بخند...
    سلام بانو

    ممنون ....چه کلمه ی قشنگی: ((( آرامش )))

    دنیا دنیا آرامش واسه قلب پاکت.:redface:

    *************************
    قربووووووونت......شب تو هم پر از حس آزادي نفس(مثل الان كه بارون باريده و جون ميده واسه نفس كشيدن) بدرووود
    "سکوت می کنم...
    نه اینکه بی خیالت شدم...
    فقط دیگر مزاحمت نمی شوم...
    تنهاییِ شلوغت را به هم نمی زنم...
    ارتش واژگان من آماده به خدمتند...
    اگر گوش شنوا بودی،
    صدایم بزن!
    خدای من همیشه حافظ توست
    چه با من
    چه بی من..."
    smart student


    "گاهی بعضی چیزها رو فقط به رسم کودکی باید به باد سپرد...
    یادت هست بعضی از قاصدک های کودکی هم برمی گشتند...
    کبود می شدم از بی نفسی...
    و در نهایت آرام کف دست می گرفتمشان...
    پس به رسم همان کودکی رها می کنم محبتم را...
    به رسم باران پاییزی می بارم...
    یا مثل قاصدک نمی رود،
    یا مثل باران در زندگی گلبرگی بر می گردد..."
    smart student
    "دوباره شروع کردی آسمان

    گمان می کنی چشمه اشکِ من کم می آورد...

    خدایِ من دعای زیر باران را می شنود،

    چه ابر آسمانِ تو

    چه اشک چشمِ من..."
    smart student
    بازدم نفس های عمیقم حیف می شود

    باید حباب ساز کودکی هایم را پیدا کنم..."
    smart student
    تو اون گرمای خورشیدی که میری رو به خاموشی
    نمی دونی چقد سخته شب سرد فراموشی
    شبی که کولبارت رو میون گریه می بستی
    یه احساسی به من می گفت هنوزم عاشقم هستی
    چرا حالت پریشونه چرا مأیوس و دلسردی
    خداحافظ نگو وقتی هنوزم میشه برگردی
    تو یادت رفته اون روزا یکی تنها کست میشد
    خداحافظ که می گفتی خدا دلواپست میشد...
    date:6/8/1392
    "می نویسم
    در این خلوت شیشه ای که شاید
    هر از گاهی میهمانی هم عبوری دری می زند...
    پس خلوت می ماند!
    دیروز گمانم من بیش تر از آسمان باریدم...
    ترس داشتم از نبودن آنکه نیست...
    وحشت داشتم از آینده نیامده و گذشته بر باد رفته...
    سیل آسا باریدم...
    ولی...
    در آغوش همیشه گشوده تو آرام گرفتم...
    تویی که کتابی برایم نوشتی و من نفهمیدم...
    تویی که خدایی کردنت هم عاشقانه است...
    اینقدر که من کوچکترین ،خدایم را نزدیک ترین تو خطاب می کنم...
    گشودم صدایت را و گفتی...
    "بر خدایت توکل کن"
    توکل کردم بر تو که امن ترین پناهِ منی ..."
    smart student
    ""..."
    می دانم توقع زیادی است که بدانی...
    ولی...
    کاش...
    بگذریم همین که خوب باشی برایم کافی است...
    و سهم من همین سه نقطه ی مبهم انتهای جمله های به سامان نرسیده..."
    smart student
    "چيزي نگو، پرنده شو، پرواز مال تو
    اين دشت ها و آسمان اي باز مال تو
    سخت است با تو بودن از پشت ستون آه
    پايان عشق سهم من - آغاز مال تو
    با اسب دلخوشم در اين شطرنج زندگي
    شاه و وزير و قلعه و سرباز مال تو
    در زاغه هاي پر خم ِ شهر تو من هنوز
    مي گردم و تمامي‌ ِ اهواز مال تو
    مي شد به رسم سادگي يك شعر ساده گفت
    يك شعر با تخلص ِ « لجباز» - مال تو
    وقتي تمام آسمان آغوش گرم توست
    چيزي نگو، پرنده شو، پرواز مال تو"
    سعید بخشنده
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا