smart student
پسندها
4,035

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام شبتون بخیر
    می دونید چه اتفاق افتاد؟ پی ام تون باعث شد برم سراغ کتاب فاضل نظری که خواهرم نمایشگاه کتاب برام خریده بودش و من وقت نکرده بودم یه نگاهی بهش بندازم. شایدم چون کوچولوئه لابلای کتابای کتابخونه ام گم شده بود و به چشم نمی اومد. امشب خوندمش. اشعارش فوق العاده بود :smile:
    بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
    آه! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
    مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
    در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست
    آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
    بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
    بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
    مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
    باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق
    وسکوت تو جواب همه مسئله هاست
    فاضل نظری
    از باغ مــی‌برنــــد چــــراغانـــــــی‌ات کنـــــــند
    تا کاج جشـــــن‌های زمـــــستانی‌ات کننـــــــد
    پوشـــــــانده‌اند «صبــــح» تو را «ابرهای تـــار»
    تنها به این بــــــــهانه که بــــــارانی‌ات کننـــــد
    یوسف! به ایــــن رهـــــاشدن از چاه دل مبنـد
    این‌بار مــــــی‌برند که زنــــــدانی‌ات کننــــــــــد
    ای گل، گمان مکن به شـــــب جشن می‌روی
    شاید به خــــــــاک مرده‌ای ارزانی‌ات کننــــــــد
    یک‌نقطه بیش فرق «رحیم» و «رجیم» نیست
    از نقـــــــطه‌ای بترس که شیــطانی‌ات کننـــــد
    آب طــــلب‌نکرده همـــــــیشه مـــــــراد نیست
    گاهی بهــانه‌ای‌ست که قربــــانی‌ات کننـــــــد
    فاضل نظری / گزیده اشعار
    من تو را یافته ام در همه جا
    حالیا نوبت توست!
    که غزلخوان شده ام
    دست در دست نم بارانها
    خط به خط نام تو را
    نقش این دنیای بی تو می کنم...
    smart student

    حرفی برای گفتن ندارم عزیز دل
    این جمعه هم به گذشته می رود،همین!
    me
    همین عقلی که با سنگ حقیقت خانه می سازد
    زمانی از حقیقت های ما افسانه می سازد
    سر مغرور من! با میل دل باید کنار آمد
    که عاقل آن کسی باشد که با دیوانه می سازد
    مرنج از بیش و کم ، چشم از شراب این و آن بردار
    که این ساقی به قدر "تشنگی" پیمانه می سازد
    مپرس از من چرا در پیله ی مهر تو محبوسم
    که عشق از پیله های مرده هم پروانه می سازد
    به من گفت ای بیایان گرد غربت! کیستی ؟ گفتم :
    پرستویی که هر جا می نشیند لانه می سازد
    مگو شرط دوام دوستی دوری ست٬ باور کن
    همین یک اشتباه از آشنا بیگانه می سازد
    فاضل نظری
    خوب و بد هر چه نوشتند به پای خودمان

    انتخابی است که کردیم برای خودمان

    این و آن هیچ مهم نیست چه فکری بکنند

    غم نداریم ، بزرگ است خدای خودمان

    بگذاریم که با فلسفه شان خوش باشند

    خودمان آینه هستیم برای خودمان

    ما دو رودیم که حالا سر دریا داریم

    دو مسافر یله در آب و هوای خودمان

    احتیاجی به در و دشت نداریم اگر

    رو به هم باز شود پنجره های خودمان

    من و تو با همه ی شهر تفاوت داریم

    دیگران را نگذاریم به جای خودمان

    دیگران هر چه که گفتند بگویند ، بیا

    خودمان شعر بخوانیم برای خودمان...



    مهدی فرجی
    وقتی حالم خوب است
    آسمان برای من می بارد
    موجهای دریا بر من سلام می کنند
    هر برگ درختی به احترامم سر تکان می دهد...

    ولی ای وای به آن روزها که حالم خوش نبود!
    متناتون تو تاپیک
    درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

    خیلی قشنگ و دلنشینه ... موفق باشی
    :gol:

    .
    .
    .


    :gol:ساده ترین راه اثبات ولایت برای فقیه جامع الشرایط...:gol:
    سراب همین است دیگر...؛
    که در نبودت،
    هر صدایی در تنهایی میشنوم ؛
    می گویم... ؛
    جانِ دلم؟....
    گاهی حتی نوشته هایم مکتوب نیست
    ولی آرامشش محفوظ است...
    در قدم به قدم زندگی ام
    وقتی دستت رو توی دستای مهربون خدا گذاشتی
    تازه میفهمی چطور میشه مثل آفتاب و بارون بی دریغ بود...
    میشه همه رو بدون هیچ پیش فرضی دوست داشت
    میشه با لبخند خورشید خندید ...
    میفهمی لیلای مجنون تمثالی بر عشق به خودت که آینه خدایی
    میفهمی باید اول خودت رو دوست داشته باشی که بتونی اونایی رو که جزیی از تو میشن رو روی چشم بذاری!
    smart student


    یه وقتهایی توی زندگی دلت می خواد کبک وار سرت زو زیر خروارها برف قایم کنی، به این امید که کسی نمی بیندت!
    یه موقعهایی که توی حساب کتاب خودت و زندگی ات
    بین گذشته و حال و آینده موندی!
    نمی فهمی با خودت چند چندی؟
    چی رو باید از گذشته میاوردی و جا مونده!
    چیا رو اشتباه وبال گردنت کردی ؟
    و هزار و یک سوال موجه و غیر موجه دیگه...

    اینجاست که میافتی وسط یه مرداب بلاتکلیفی!
    هر چی دست و پا میزنی که خودت و رو نجات بدی بدتر فرو میری، غرق میشی،
    آخرش یا تسلیم میشی که زجر میکشی...
    یا دستِ کمک به سمتت رو می بینی!
    دستی که وقتی رهاش کردی افتادی توی این مرداب
    دستی که اگه دستت رو بذاری توی دستش دنیا که هیچ خودت هم به مراد دلت میشی...
    smart student
    آسمانم آبی است
    هر چند که شب باشد...
    ابرِ من بارانی است
    هر چند که تابستانی ترین روز سال باشد...
    و خواسته هایم به اجابت نزدیک
    خدایِ من بی نهایت مهربان است...
    چشمهایت را ببند
    ارام باش
    خدا را با
    تمام وجودت حس کن
    خدا
    در همین نزدیکیست
    و خدایی که در این نزدیکی است...
    او هوای دل من را دارد!
    پس به هر لحظه خوشامد گویم
    شاد و خرسند و غزلخوان هر دم
    "بند دلم را
    به بند کفش هایت گره زده بودم
    که هر جا رفتی
    دلم را با خود ببری
    غافل از اینکه
    تو پا برهنه می روی
    و بی خبر"
    خدای من
    تشکر من برای لطف زیاد تو کم است
    ولی گفتنش کمی آرامم می کند...
    پس باز هم می گویم
    سپاس بارالها به پاس تمام محبت بی دریغ و مستمرت...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا