sheyda_star
پسندها
1,068

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • حاجی رو که به کسی نمیدم...ما خودمه.....

    اما اگه صاحب آواتار شما رو گیر بیارم یه گاز ازش میگیرم
    آره واقعا......

    اصلا به این دو قلوها یه علاقه خاصی دارم...واسه خودم عجیبه....می خوام بخورمشون
    خواهر جدا من نمی تونم در مقابل آواتارتون مقاومت کنم.....

    تا میبینم دلش ضعف میره.....
    ممنونم عزیزم
    خیلی عالی بود خدا رو شکر
    برای شما علاوه بر نماز جزء 30 رو هم خوندم انشاالله که مقبول درگاه خداوند مهربون باشه
    شاد باشی همیشه
    آره خوبه...

    ان شا ا... قسمت شما....خدا پشت پناهش باشه..:biggrin:
    اره ممنون خوب بود.. بلاخره تموم شد..

    بیا با هم یه چیزی درست میکنیم دیگه...
    سلااام خوبی ....جای مهدی خالی نباشه..

    آش پشت پا درست نمیکنی؟؟؟
    حتما حتما....
    تو هم برام دعا کن...
    اینقدر زود برمیگردم پیشت که دعا میکنی کاشکی اینو به عنوان سوغاتی نخواسته بودم...
    کاشکی یه ذره دیگه میموند...(شوخی میکنم)

    آرزو هی قشنگی برات دارم.....همشو از امام رضا می خوام برات.....

    نامه بده که کمتر دلتنگت بشم..(گریه)
    یا علی...
    خواهر جون دیگه با اجازه من برم..

    خیلی مواظب خودت باشیا....
    زود برمیگردم....

    قولی که دادم را عمل خواهم کرد انشالله....
    تو هم برای من دعا کن....

    یا علی...
    به امید دیدار...
    زود میگذره خواهر جون......
    دلم برات وقعا میگم خیلی تنگ میشه....
    من دیگه کم کم برم....
    باید ساک و اینا را حاضر کنم..
    اومده بودم ببینمت برای بار آخر...

    احتمالا 24 ام برمیگردیم.....
    آره باید واکسنت را بزنم که خدای نکرده من نیستم مریض نشی..

    من نیستم شیطونی نکنی ها..
    دختر خوبی باش...
    مامنتو اذیت نکن..
    اگه برگشتم دیدم کارای بد کردی...از سوغاتی خبری نیست ها....
    سلام شیدا جونم من میخوام تورو توی لیست دوستام بذارم اجازه هست؟
    شبت خوش
    مزاحمت نمیشم
    راستی بستنیه رو خوردی یا نه؟
    ممنون الحمدلله خوبم...

    راستی شیدا ....
    پنجشنبه شد مشهدمون...ساعت 10 از دانشگاه راه میفتیم....

    بالاخره بعد از کلی زاجرات کشیدن هم برنامه را کاملش کردیم...:w11:
    و علیکم السلام....

    خوبی نوه قشنگم......؟؟

    میگم این دختره آواتارت چینیه..؟؟...چه بانمکه...
    سلام بزرگوار

    شما با عکس آواتار نسبت دارید؟

    آخه من صاحب اواتارو میشناسم
    نه بابا....یه ذره از دستش راحت شدم اومدم از اتاقش بیرون..

    مامان بزرگ...؟؟؟ با منی....من پدر بزرگتما....
    بیخیال...بعد که فرصت داشتی مزه میریزم...(خنده).

    دیگه مزاحمت نشم...
    بای بای
    ایول مهمونی.....
    منم دلم مهمونی میخواد.....
    مهمونی خونم به شدت کشیده پایین...

    موفق باشی...به خواهر کوچیکتم سلام برسون....

    بهش بگو اینقدر خاله شیدای منو اذیت نکنههه...(خنده)
    برو عزیزم........

    ببخشین مزاحمت شدم...
    در پناه خدا....به سلامت...
    از سایه برو
    نامه یادت نده بدی ها....
    زنگ بزن وقتی رسیدی خونه...نگرانما....

    من اصلا برنامه ام معلوم نیست....
    یهو دوباره باید پاشم برم پیش استاد .....
    مامانتون....؟؟؟؟؟؟

    میدونم الان چه جویه....
    تجربه اش را زیاد دارم خودم....:w15:

    برو اگه اوضاع ناجوره.....ببخشین دیر شد اومدنم.....
    چاکر خاله شیدا هم هستیم...
    شما شاد باشی مثل اینه که ما شاد باشیم.....:w11::w11::w11::w11:

    قربونت ...
    کاری به ترم نداره شیدا....
    بعد از پاس کردن درس انتقال جرم و پاس کردن 80 واحد میتونی پروزه برداری...
    منم برداشتم و الان مثل ........ (دور از جونم) پشیمونم....
    کار دانشجوی لیسانس نیست...
    پدرم داره در میاد.......استاده دیگه منو داره میکشه....
    خداااااااااااا
    eeeeee....تو صفحه خودت جواب دادی.....
    خیالت راحت....به کسی نمیگم....

    راستی...اگه کار داری برو ها...
    یه وقت مزاحمت نشم...برو برس به مامانت.....
    آره خوب....
    چرا می خندی بهم...؟؟؟:cry::cry::cry:

    از چی دست بردارم...از شیطونی یا خل بازی.؟؟..:biggrin::biggrin::biggrin:
    بالا بردن ضریب انتقال حرارت تو مبدل های 2 لول های با نانو ذرات نقره..

    نه پروزه کلی لیسانسه....تا آخر تابستون وقت دارم براش....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا