S
پسندها
1,982

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بخدا حواصم پرته...ذهنم درگیره...باورت میشه بعضی وقتا کلمات برام بی معنی میشن؟ ینی نمیتونم حرف بزنم...دنیا بی معنی میشه..هی میگم هادی...تو ذهنم میگم هادی یعنی چی از کجا اومد!!!!( خب خداروشکر موضوع رو عوض کردم):دییی....ولی بخدا جدی گفتمااا
    برو روانی...من دیگه باهات حرف نمیزنم...من گوشم درد میکنهههههههههههههههههه:دی
    :biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
    جملتو خیلی قشنگ تموم کردی.....
    نه امروز ندرسیدم.... چند روز پیشو خوب خوندم...
    سلام عشقم... فدات بشم خوبم .. تو چطوری؟؟...
    خب این خیلی خوبه.... بهتر از این نمیشه.... فقط از خودش کمک بخواه.... ایشالا جواب میده...
    .
    .
    این خوب نیست گلم.... دور از جونت این علائم افسردگیه.... سعی کن باهاش مبارزه کنی....
    بهت گفتم شده ادای خوش بودن و در بیار... دنیا و امورشو برا چند دقیقه بزار کنارو واقعا شاد باش.... وقت برا ناراحت بودن زیاده....
    به خاطر این همه نعمت که خدا بهت داده شاد باش.... فقط میخواد یکم دقیق شی.... خدا غم غصه رو دوس نداره....
    برو خونتون حالم خوب نیست
    تو معلم املا من بودی یا اسید میپاشیدم روت یا با تیزی رو صورتت خط مینداختم:دی
    طلا باش .......
    تا اگه روزگار آب ات کرد،
    روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود
    سنگ نباش....
    تا اگر زمانه خرد ات کرد،
    تیپا خورده ء هر بی سرو پایی بشوی...!!!
    ممنون از تاپیکت...... عالیهههههههههههه عالی...

    منو ببخش آجی.. من زیاد درجریانت نیستم... در حد خودم حرف میزنم یه وقت به دل نگیری گلم....:redface:
    سلام به رویه ماهت گلم....
    خوبی؟؟... رو به راهی؟؟؟

    میدونم گلم.... اگه در جریانه موقعیتت نبودم شک نکن که ناراحت میشدم... ولی الان اصلا..... به جون خودت.... فقط دروغ چرا نگرانت شدم.... گفتم ایشالا که خیره..
    تورو خدا از این حرفا نزن... فدای سرت..
    .
    .
    .
    شکیبا عزیز.... چرا ناراحتی.... بخدا بخدا همه تو زندگیاشون مشکل دارن.... همههههههههه.... کم نیار پاشو پر قدرت واستا رو پای خودت... شکیبا چرا خدارو فراموش کردی هااااااااا؟؟؟..... نا امیدی گناه کبیرست...
    چرا از درگاهش نا امید شدی که میخوای الکی خوش باشی....
    این همه چیزای خوب.... سخت نگیر ... تا بگذره.... چرا به خودت زمان نمیدی... بخدا درست میشه.... :smile:



    من دی سی نشدم از منم غلط املایی نگیر خرو...:دی
    بخدا ذهنم درگیره نمیدونم چی دارم میگم
    خب نذار که اینجوری بشه...ما اگر چیزی برامون عادت بشه حتی اگر میل به انجامش هم نداشته باشیم هم بخاطر روان رنجوریش انجامش میدیم
    تو کتابی میخوندم ادمیزاد در هر سنی و هر لحظه ایی که بمیره همه افراد اون شخص به رفتار و کردار اخرین روزهای زندگیش میشناسن و یاد میکنن..پس طوری رفتار کن که اگر خواستی روزی نباشی به خوبی ازت یاد بشه
    گزشته رو نباید فراموش کرد..باید ازش درس گرفت و اینده خوبی رو با تجربه ایی که کسب کردی رقم بزنی....اشتباه و خطا برای اولین بار تجربست ولی تکرارش شکست خوردنه...بزرگی میگفت کسانی که گزشتشون رو فراموش کنن محکوم به تکرار هستن
    من شادم.شاید الان سختیهایی رو تحمل کنم ولی برای ساخت اینده ایی خوب و سالمه
    پس بهش فکر نکن.دیونه به خودت سخت نگیر...زندگی خودش سخت هست دیگه تو برای خودت بدترش نکن.توفضای شاد خودتو قرار بده.
    واقعا فکر میکنی من تو زندگی واقعیم شوخ هستم...میام اینجا روحیم عوض شه
    منکه مهربون هستم..خخخخخخخ..مرسییییییییی
    من خوب بودم.هستم .خواهم بود...اعتماد به سقف هم خودتی:دی
    خخخخخ..من یه هم خونه اصفهانی داشتم...اصفهانیا تیکه کلامشون خره هستش و اینو بد نمیدونن....اون میخواست باهام حرف بزنه میگفت ببین خره فلان شده
    هرکی بهم میگه خره یاد اون میافتم..بخاطر همین ناراحت نمیشم..از طرفی منو تو که شوخی داریم اصلا از حرفات ناراحت نمیشم:دی
    شکیبا تو حرفات با محبوب احساس میکنم مشکلی برات پیش اومده..چیز خاصیه؟
    من هیچ وقت برای مخالفانم هم بدی نخواستم و تو زندگیم برای دوستام بهترین هارو ارزو کردم و این ارزو از ته قلب بوده...
    برای تو هم همین..امیدوارم همیشه خنده رو لبات و شادی کوله بار زندگیت باشه
    عجب ادمایی پیدا میشن..
    یه سریا میان تو تشکر به ادم فوش میدن....خدا ایشالله تهران طبس نصیبشون کنه:biggrin:
    مرسی منم خوبم
    مهمونی در راهه؟ اره خوب بود...ولی حوصله رفتن و اومدنش رو نداشتم...
    چه خبر؟
    سلاااااااام ببخشید ..بخدا مادرم نیست این پدره هم به زور منو میکشونه میبره مهمونی:دی
    تازه اومدم..انگار اومدی رفتی...
    باشه خانوم معلم...
    میخوام برم شرمنده.....
    کاری باری نداری...
    باشه خانوم معلم...
    میخوام برم شرمنده.....
    کاری باری نداری...
    اره....;):D
    شما عالی بودی اگه بحجتم بودش خوبی از شما نمیدی..:biggrin:
    اره دیه.به خوابگاه و دانشگاه سلام برسون
    بابا بچه درس خون...بهترین کارو کردی رفتی
    ادا چیه...تعطیلیه خو...گفتم اخر هفته میری دیگه تا یکشنبه میموندی
    شکیباااااااا من برم مهمونی...بعدازظهر میام...قول بده بیایی..محبوب هم بوگو بیاد اذیتتون کنم
    من رفتم.خدافظی
    سلام برسون:دی
    دیوونه یکشنبه که عید قربونه..مگه فردا کلاس داری؟
    چه شانسی داریاااا!!
    روتوبرم...:razz:
    حالا ما یه تعارفی کردیم....:D
    نه اینکه شما خوب بووودی...:D
    مرسی منم خوبم..
    سلامتی...اومدم نت کار داشتم..گفتم اینجا هم بیام
    از دانشگاه چه خبر؟ خوابگاه که نیستی؟
    ممنون....
    خب راس میگم دیگه....
    رفیق حوبی نبودم.....
    ولی لز این به بد هستم....;)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا