Shahab
پسندها
7,962

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من ؟؟؟؟؟
    من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    حالا شاید آخر ترم خرخون شم دیگه از الان زوده:D
    مفت نیییییییییییست:D
    جدی؟!
    نه گویا قضیه داره جدی میشه، خو بشین بخون ، اصن بیا و درس خون شو :D
    اصنم مفت نیس تو بگو 1% :D
    نه بابا نخوندم ، امیدم به اینه فردا بگیم نگیره:D
    بیا میگم درس خون شدی میگی نه!
    همین که فکر امتحانی ینی درس خون شدی!
    من فردا امتحان دارم هنوز شرو نکردم به خوندن! بلللللله :|
    برو برو شهاب من تورو میشناسم!
    یه زمانی؟؟؟؟؟؟؟؟ الان نیستیم؟؟؟؟؟
    انگشتمو بکنم تو چشت؟؟؟؟
    مطمئن باش من بيشتر داداشيم....يه دونه ى من.....
    تو عمر منى
    ﻭﻗﺘﯽ ﺳﺮﺕ ﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﺷﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ ﮐﻪ
    ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ
    ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﻨﯽ

    ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺳﺮﺵ ﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﺕ
    ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻩ
    ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻗﻮﯼ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺟﻬﺎﻧﯽ ...
    .
    .
    شهابم
    ببخشید دیشب نتم قط شد
    خب خوبه پس همه کارارو بکن اما چپ و راس راس و چپ جیم شو :D
    ممنون از حرفات
    اره توكل كردم
    اوكي خوش باشي شهابي منم همينطور
    شبت بخير
    ياحق
    اره ديگه ناخواسته اينطوري شده
    اما نميخوام اينده م اينطوري بشه
    دعام كن شهاب
    ماهی مون هی می خواست یه چیزی بهم بگه .

    تا دهنشو باز می کرد آب می رفت توی دهنش نمی تونست بگه .

    دست کردم تو آکواریوم درش آوردم .شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن.

    دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو .

    اینقده بالا پایین پرید خسته شد و خوابیـــد .

    دیدم بهترین موقع است تا خوابه دوباره بندازمش تو آب.

    الان چند ساعته بیدار نشده یعنی فکرکنم بیدار شده

    دیده انداختمش اون تو قهر کرده و خودشو زده به خواب… .
    اره به همه چي فك ميكنم اين روزا
    ميخوام زندگي خوبي داشته باشم در اينده نميخوام در حق همسرم كوتاهي كنم
    تا هم اون هم خدا ازم راضي باشن
    البته هميشه بايد اينطور بود و تلاش كرد همه از ادم راضي باشن
    اما زندگي الانم دست خودم نيس يعني من انتخابش نكردم اخلاق پدرمادرم دست من نبود
    شايدم من كوتاهي كردم نميدونم بالاخرا راضي نيستم از اين زندگي مجردي
    نميدونم شايد با ازدواجش كم كم بره
    اما تا از قلبم نرفته ازدواج نميكنم چون بازم خيانت ميشه در حق يه نفر ديگه
    هنوز اميد دارم اميدم به خداس فقط
    سخته خيلي زياد
    اگه بعد از ازدواجم عشقي نياد چي؟
    اگه بازم به اون فك كنم چي؟
    نميشه فراموشش كنم هر روز بيشتر از قبل يه يادشم با اينكه ازم دوره و بي محلي ميكنه ولي اصلا برام مهم نيس
    اره ولي ميترسم از اينده خودم ميترسم
    از اينكه عشقش تو دلمه خوشحالم و خدا رو شاكرم
    اما اگه با كسه ديگه ازدواج كنه نميخوام بهش فك كنم جون خيانت ميشه
    ميترسم نتونم از قلبم بيرونش كنم
    ميترسم نتونم به كسه ديگه علاقه مند شم
    از تنهايي....
    انقد دوسش دارم كه بخوام شادي و خوشحاليشو خوشبختيشو ببينم حتي با كسه ديگه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا