اگر کشیدی کنار از دستت ناراحت میشم شدید ...
من تازه ذوق زده شدم که قراره اول بشی

...
نوکرتوم ... یه بار با پدر میحرفیدم بعد یکی از بچه های دلی خوابگاه یه حرفی زد ... بابام گفت میگم منو تو رفیقیم ... گفتم اره بابا ... گفت وجدانن الان تو خوابگاهی کی پیشته

داشت یه شری برامون درس میکرد
