یه روزی میرسه که همه دیوارای اون شهر مرموز میریزه و تویی که وحشت داشتی از برداشتن توپت که انداخته بودی تو سرسرای اون.. با خیالی آسوده ، همه چمن هاش رو پوتینمال میکنی.
دئر ایز نوثینگ هییر تو بی امئیزینگ اور WOW
ببخشید اینهمه حرف خوردنی زدم!
راسش خودمم گشنم شد:دی
آخه افطار بدون سوپ آش شعله زرد یا شیربرنج یا حلیم که نمیشه؟ میشه؟:دی
یه غذای آبکی باید باشه
ما که اینطوری هستیم!:دی
خانومی مگه من گفتم مزاحم شدم:دیههیی یذیههی
خب آبجی وقتتو نگیرم
خیلی وخ بود مثل یه دختر راجب آشپزی و اینا حرف نزده بودم!!
کارم شده ور رفتن با لغاتی مثل سیمان و آجر و بیل و ویبره و شیکر و ...
خیلی خانومی عزیزم!!...واست چایی بریزم؟؟؟:دی
آی چشم بدخواهت کور بشه!!
دنیا از داشتن شهناز به خودش میباله!
فدات شم!
کاش یه کتلت الان میشد با هم درست میکردیم آخ کیف میداد!:دی
اون جمله هم گفتم دست گلام (گلهایم) اشتباه تایپی بود!!:دی
فدای آبجی
بابا من تو رو نداشتم چی کار میکردم آخه!!
الانی داشتم سیب زمینی خورد میکردم واسه سوپ!:دی
راسش من از یه شب قبل نه ولی 2-3 ساعت زود تر خیس میکنم!!(البته فقط 2-3 ماهه مبادرت به امرآشپزی کردم و اونم هفته ای 2-3 بار!!:دی)
ولی کو کو و کتلتام بدک نمیشه
منتها ..........
آی آبجی اگه از دست گام بگم که دیگه!!:دی
حاجی رم بیخیال! در زمره صاحبان نظر به حساب نمیان!:دی
آبجی نمیدونم چه صیغه ایه
هر بار که م برنج خیس میکنم وآبکش میکنم برنج کم نمک میشه
به خدا هر بار کلینمک میریزمااا
الان رفتم برنج خیس کنم از حرصم نصف نمکدون بزرگه رو خالی کردم توش!!
مامانمم هی میگه چی کار کنما ولی نمیدونم چی میشه
اه