اره اووووف خاطره زیاده میگم هروقت شد.. ولی من تاالان داشتم میخوردم فشارم تنظیم شه بتونم بکپم
کم کم برم که امروز تا دم غش پیش رفتم..جو گیری والا تا قله میخوام برم همیشه
اخی
ملت همه یه جوری شدن..والا بادوستم که رفته بودم پیاده روی کوفتیدوتا پسر بودن یهو گفتن شیدا جان به خاله سلام کن منو بگی اینجوریمحل ندادم اومدم که بی اصاب رد شدم دیدم طوطی رو دوشش هست ..نگو اونه شیداجاااانبسی خندیدم جوونا رد دادن انگاری..والا