self.f_t_m990
پسندها
6,162

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه دیگه اگه بلد بودم که از تفریحات فیض میبردم :|
    از همونایی که بهشون خوش میگذره بپرس :|
    نمیدونم والا ، نازی جون باس تو این دوره زمونه وارد باشی ، بلد باشی ، نباشی زیر دست و پا له میشی :|
    تونم سعی کن قبل از بیرون اومدنت یه سری مهارت هایی رو یا بگیری:|:d
    بس که بی لیاختین که تفریح نمیکنین :d

    البت خودمم بیام بیرون میشم مث شوماها :/

    پس بقیه چرا اینقدر خوش میگذرونن :/
    عاره خیلی خیلی ، درکت میکنم :D
    عاره تو بیا بیرون از این تفریحا استفاده کن منو الی که ترکیدیم از این همه تفریح :D
    تموم میشه ، عجله نکن این بیرون هیچ خبری نیس از اون فضا استفاده کن :|
    خلاقیت دارم ..تنبلیم مانع میشه :|

    از صب تا شب کلاس دارم ! 12 ساعت :| با یه استاد !
    برای من هم یکشنبه روز بسیار بسیار گندی میباشد :| ینی باید خودمونو آماده کنیم ، استاد میخواد بیاد فش بارون کنه :dبدبخ چقد سفارش کرده بود :|
    در حد مرگ :|:whistle:
    منم استرس دارم :|
    شنبه روز بسیار بسیار گندی میباشد :| ینی باید خودمونو آماده کنیم ، مهنسه میخواد بیاد فش بارون کنه :Dبدبخ چقد سفارش کرده بود :|
    تو چرا استرس داری ؟
    تا که اسير و عاشق آن صنم چو جان شدم
    ديو نيم پری نيم از همه چون نهان شدم
    برف بدم گداختم تا که مرا زمين بخورد
    تا همه دود دل شدم تا سوی آسمان شدم
    نيستم از روان ها بر حذرم ز جان ها
    جان نکند حذر ز جان چيست حذر چو جان شدم
    آنک کسی گمان نبرد رفت گمان من بدو
    تا که چنين به عاقبت بر سر آن گمان شدم
    از سر بيخودی دلم داد گواهيی به دست
    اين دل من ز دست شد و آنچ بگفت آن شدم
    اين همه ناله های من نيست ز من همه از اوست
    کز مدد می لبش بی دل و بی زبان شدم
    گفت چرا نهان کنی عشق مرا چو عاشقی
    من ز برای اين سخن شهره عاشقان شدم
    جان و جهان ز عشق تو رفت ز دست کار من
    من به جهان چه می کنم چونک از اين جهان شدم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا