samira3242
پسندها
895

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام به سمیرا
    چه عجب خانوم یادی از ما کردی؟
    دیگه همه شما ها من را از یاد بردید .
    ای زمونه ، چه میشه کرد .
    آره يه چيزي تو همين مايه ها فكر كنم!:cry:
    من خيلي مراعاتشو ميكردم مثلا هيچوقت جفت مرغ عقشارو جلو چشمش نميذاشتم:cry:
    هيچي به خدا...خودش حالت عصب داشت!
    آخه مااونو از دوسته بابام خريديم و دوسته بابام هم گفته بود كه چند روز پيش جفتش مرده!اون طوطي هم از اونجا ديگه غاطي كرده بود!
    قابل شوما رو نداشته بيد آجي
    بوووووووسه آبدار از لپتون!
    آره خربزه دادم بهش!عاشق خربزه بود!البته از دست من قبول نميكرد مامانم بهش داد(اونم قبول كرد!!!)
    نخيرم من خيلي هم مهلبونم
    يه بار خواستم بهش خربزه بدم نزديك بود دستمو گاز بگيره!
    من از تعجب همينطوري انگشت به دهن داشتم نگاش ميكرد!!
    نه اون طوطيه خودش حالت عصب داشت كاري به كارش نداشتي از 2متريت جيغ ميكشيد!
    طوطيم فرار كرد(مگه دستم بهش نرسه)آخه تو خونه ول بود!
    جوجه هام در اوان جوجگي شون مردن(البته به جز يكي كه اونم وقتي خروس شد بابام كشتش):eek:
    مرغ عقشام هم مردن!
    كبكم يه رو در حياط باز بودش اونم فرار كرد!
    ياكريم هام هم يكيشون فرار كرد اون يكي دق كرد از فراق يار!وهمينطور الي آخر....راستي يه جفت فنج هم داشتم كه هر بار 6تا جوجه توليد ميكردن مصرفشون رفت بالا داديم به همسايه مون!
    الهي آجي خدا نكنه حوصله آجيم سر بره!:eek:
    خب آجي زير گاز حوصله ات رو كم كن تاسر نره!!!:D
    نه قربونت برم همشون رو از دست دادم:eek:ديگه هيچي ندارم:eek:
    واي ميسي آجي چه خوشملن اين خرگوشا!
    من حيوانات رو خيلي دوست ميدارم
    تاحالا يه دونه طوطي يه جفت مرغ عقش و چندين تا جوجه و يه دونه كبك و يه جفت ياكريم داشتم
    روز 12 رفته بوديم باغ وحش وكيل آباد من اونجا از بين همه ي حيوونا دلم برا يه كره الاغ سوخت كه برا سوار شدن بچه و عكس گرفتن بود من خيلي ازش خوشم اومد دلم ميخواست ازشون اونو بخرم!اما نشد...
    ميسي خوبم(البته فكر كنم كه خوب باشم):surprised:
    خبر سلامتي:redface:
    شما چه خبر خوبي؟چيكارا ميكني؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا