باز این که خیلی هم بد نیست:دی
مال ما جرئت داشت کسی دیر بیاد سر کلاسش.
کلی سین جیمت میکرد بعدش تا میخواستی بری بشینی از فرق سرت تا جلو کفشتو اینقدر مسخره میکرد به تف میکشید آدمو تا بره بشینه.
مثلا میگفت:نیگا نیگا موهاش ریختش عین ... هستن دانشجوهای فنی.
نگاش کن عین معتادا راه میره.
نگاه فلانش نگاه بیسارش.
بجون خودم آب می شدیم تا بخوایم بریم بشینیم.
من که از اول تا آخرش

بودم.