sajad 3000
پسندها
3,606

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خانه های قدیمی را دوست دارم
    چایی همیشه دم است
    روی سماور
    توی قوری
    در خانه همیشه باز است
    مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواهد
    غذاها ساده و خانگی است
    بویش نیازی به هود ندارد
    عطرش تا هفت خانه می رود
    کسی نان خشکه ندارد
    نان برکت سفره است
    مهمان ناخوانده آب خورشت را زیاد می کند
    دلخوری ها مشاوره نمی خواهد
    دوستی ها حساب و کتاب ندارد
    سلام ها اینقدر معنا ندارد
    سلام گرگی وجود ندارد
    افسردگی بیماری نایابی است ...

    خانه های قدیمی را دوست دارم....
    میشه نوازشم کنی وقتی گرفته حالم ، میشه ببندی بالمو آخه شکسته بالم
    میفهمی چی میگم بهت میبینی خستگیمو ، میشه بزارم پیش تو چند روزی زندگیمو
    میشه بشینی پیشمو یه شعر برام بخونی امشب یکم تنها شدم میشه پیشم بمونی

    انگار یه بغضی تو گلوم داره شکسته میشه
    اینجوری که پلکای تو هی باز و بسته میشه
    میشه نوازشم کنی وقتی گرفته حالم ، میشه ببندی بالمو آخه شکسته بالم
    میشه پرنده باشی اما رها نباشی ---- میشه دلت بگیره اسیر غصه ها شی

    حالا که آسمون دنیای تازه ایی نیست ---- اونوقت یه جا بشینی محو گذشته ها شی

    ترسیده باشی از کوچ اوج و ندیده باشی ---- واسه یه مشته دوونه اهلیه آدما شی

    تو سایه ها بمونی درگیر سایه ها شی ---- مفهوم زندگی رو از یاد برده باشی

    دلت بخواد دوباره از ته دل بخونی ---- از ترس ریزش اشک غمگینو بی صدا باشی
    بـــــــــــــــــورس.
    .
    .
    .
    بابید به بورس انتقال داده بشه
    دم ها می آیند..
    خودشان را نشان می دهند...
    وقتی که برایت مهم نیست...
    اصرار می کنند!
    اصرار برای اثبات وجودشان،
    برای اثبات بودنشان...
    وماندنشان!
    اصرار می کنندکه تو نیز باشی همراهشان..
    همان آدم ها،
    وقتی که پذیرفتی بودنشان را،
    ماندنشان را...
    وقتی که باورشان کردی..
    می روند!
    به بهانه های پوچ!
    به سادگی!
    می روند...
    می روند..
    و تو می مانی و باوری که...!
    آدم ها می آیند..
    خودشان را نشان می دهند...
    وقتی که برایت مهم نیست...
    اصرار می کنند!
    اصرار برای اثبات وجودشان،
    برای اثبات بودنشان...
    وماندنشان!
    اصرار می کنندکه تو نیز باشی همراهشان..
    همان آدم ها،
    وقتی که پذیرفتی بودنشان را،
    ماندنشان را...
    وقتی که باورشان کردی..
    می روند!
    به بهانه های پوچ!
    به سادگی!
    می روند...
    می روند..
    و تو می مانی و باوری که...!
    امتحانا تموم شد. سخت بود ولی تموم شد. خدایا شکرت که نعمت سلامتی عطا کردی تا یک ترم دیگه هم درس خوندم.
    اولی و دومی ÷یشنهاد من به شماست حالا بازم باید نگاه کنم
    شمام نظری داشتی بگو
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا