saba27
پسندها
1,672

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • زندگی یعنی :

    ناخواسته به دنیا آمدن

    مخفیانه گریستن

    دیوانه وار عشق ورزیدن

    و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن
    خالق من "بهشتی" دارد، نزدیک، زیبا و بزرگ؛

    و "دوزخی" دارد، به گمانم کوچک و بعید؛

    و در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...

    "دکتر علی شریعتی"
    خدایا

    من اینجا دلم سخت معجزه میخواهد

    و تو انگار

    معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مبادا ...!
    گفت : با مــادر یه جمله بساز!

    گفتــم : من با مــادرم جمله نمیسـازم ! دنــیـــامو میسازم .
    ساکت که میشینی میذارن پای جواب نداشتنت، عمرا بفهمن داری جون می کنی تا حرمت ها رو نگه داری...
    خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز
    وقوع چنین رویدادی یك واقعه عجیب و در عین حال بی‌سابقه است. درگزارش یكی از روزنامه‌ های « تركیه » آمده است كه یك بره از یك گوسفند در یكی از روستاهای « ایزمیر » به دنیا آمد، اما زنده نماند. نكته جالب در تولد این بره مرده آن است كه این حیوان صورت انسان دارد و باعث شد تا دامپزشكی كه مسوولیت به دنیا آوردن آن را داشته باشد به شدت شوكه شود.
    «ارهانالی بول» ـ دامپزشك مسوول ـ در مصاحبه‌ای با رسانه‌های دولتی تركیه، خاطر نشان كرد: من برای زنده نگهداشتن مادر مجبور به عمل شدم. من پیش از این گوساله دو سر و چهار چشم و حتی پنج پا هم دیده بودم، اما تولد این بره با سر انسان بسیار غیر‌قابل باور است.
    وی یادآور شد: من احتمال می‌دهم كه به دلیل ازدیاد و انباشت ویتامین A در بدن گوسفند مادر، این بره به چنین وضعی به دنیا آمده باشد.
    گفتنی است، سال گذشته نیز در «زیمباوه» چنین بره‌ای به دنیا آمد و حتی چند ساعت نیز زنده ماند، اما به شدت باعث ترس و وحشت مردم روستایی شده بود.
    فرماندار استان «ازمیر» نیز اضافه كرد: تولد این بره مرده با سر انسان بسیار دلهره‌آور و ترسناك است. تا به حال چنین چیزی را ندیده بودم،
    همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای

    همیشه برایم به معنای واقعی یک عشق بوده ای

    گرچه گهگاهی از تو بی وفایی دیده ام اما همیشه برایم باوفا بوده ای

    گرچه دلم را میشکنی و اشکم را در می آوری اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده ای
    همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری

    اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری

    که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم

    همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند
    خورشید بتابد یا نتابد، ماه باشد یا نباشد، شب و روز من یکی شده ، فرقی ندارد برایم ، همه چیز برایم رویا شده ، عشق تو برایم آرزو شده ، به رویا و آرزو کاری ندارم ، حقیقت این است که دوستت دارم!
    از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….
    اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی

    اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی

    تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم
    که فرهاد شود در ره عشق


    همه کس در نظرش شيرين است !


    تهمت کفر به عاشق نزنيد


    عاشقي پاک ترين آيين است !
    این من هستم که وفادار خواهم ماند ، این تو هستی که تنها بی وفایی از تو جا خواهد ماند!

    این من هستم که آخرش میسوزم ، این تو هستی که میروی و من با چشمهای خیس به آن دور دستها چشم میدوزم
    تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ، تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم
    قدیما همه چی عالی بود اما یه حسی بهم میگه اینده شیرین تره اگر
    به آرامي آغاز به مردن مي‌كني
    اگر سفر نكني،
    اگر كتابي نخواني،
    اگر به اصوات زندگي گوش ندهي،
    اگر از خودت قدرداني نكني.

    به آرامي آغاز به مردن مي‌كني
    زماني كه خودباوري را در خودت بكشي،
    وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند.

    به آرامي آغاز به مردن مي‌كني
    اگر برده‏ عادات خود شوي،
    اگر هميشه از يك راه تكراري بروي،
    اگر روزمرّگي را تغيير ندهي،
    اگر رنگ‏هاي متفاوت به تن نكني،
    يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكني.

    تو به آرامي آغاز به مردن مي‏كني
    اگر از شور و حرارت،
    از احساسات سركش،
    و از چيزهايي كه چشمانت را به درخشش وامي‌دارند،
    و ضربان قلبت را تندتر مي‌كنند،
    دوري كني.

    تو به آرامي آغاز به مردن مي‌كني
    اگر هنگامي كه با شغلت‌ يا عشقت شاد نيستي، آن را عوض نكني،
    اگر براي مطمئن در نامطمئن خطر نكني،
    اگر وراي روياها نروي،
    اگر به خودت اجازه ندهي،
    كه حداقل يك بار در تمام زندگيت
    وراي مصلحت‌انديشي بروي.

    امروز زندگي را آغاز كن!
    امروز مخاطره كن!
    امروز كاري كن!
    نگذار كه به آرامي بميري!
    شادي را فراموش نكن[
    به سلامتــــی دختــــری که وقتــــی عشقشو می بینـــه دلش پــر میکشـــه بپــره تو بغلــش ولی نجــابتش نمیـــذاره .

    به سلامتــــی پســریکه حتی یه بــارم به خــودش اجـــازه نداد دستــش به عشــقش بخوره ولی پاش بیفتـــه دستـــاشو واسه عشقش میـــده
    شب که میشود
    نبودن هایت را زیر بالشم میگذارم،
    و شجاعتم را زیر سوال میـــــبرم!

    ...دوام می آورم تا فـــــــــــــردا؟!
    یه وقتایی آدم دلش می گیره ... احساس تنهایی می کنه ... کسی نیست که آرومش کنه ... کسی نیست به حرفاش گوش بده... کسی نیست حرفه دلشو بهش بگه ....

    آلان از اون وقتاست !!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا