من شاید تنها باشم
اما دنیا مال من است
و
میتواند پروانه ای آرام بر دستانم بنشیند
من شاید تنها باشم
اما میتوان با درخت گلابی خانه ام حرف بزنم
و
حال کفش دوزکی را که بر برگهای گل سرخ باغه مان آرام نشسته است را بپرسم
من میتوانم هر روز صبح به خورشید سلام کنم
و به هر کودکی که در خیابان ببینم لبخند بزنم
من شاید تنها باشم
اما کارهایی از من بر می آید
بزرگ و خاص
که بددلان دوروبرم هرگز نمیتوانند انجام دهند
دنیای من زیبا و بی نظیر است
پس زنده باد تنهایی