s_aa
پسندها
4,070

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اختیار دارید ...
    مردادی ها خوب هم رو پیدا میکنند : )
    اشتباه تو پروف خودم ج دادم :دی
    یک پرنده خوش صدایی هست پایگاه تو بارون بین درختا میخونه...
    اوهوم...
    من برا پاییز پایگاه و نشستن زیر سایبون بین درختا موقع بارون لحظه شماری میکنم :gol:
    شنیدین میگن مردم دو دسته اند یا مردادیند یا دوست دارن مردادی باشن :دی
    حالا دیگه :دی
    عمومی که نیست خودمون حداقل از خودمون تعریف کنیم تو پروف شخصی : )
    بله گرما اوجش مرداد هست
    البته مرداد از لحاظی خوبه هااا...
    تولدای خوبی توش هست :دی
    اوهوم
    ان شاء الله با موفقیت
    سلامتی
    برا دانشگاه اومدم اهواز
    تو این گرما هم سخته بیرون رفتن....
    به سلامتی
    ان شاء الله با موفقیت
    برنامه مطالعه دارید‏?‏
    سمت ما که هوا مردادی و گرم هست...
    بسیار عالی برای رودخونه و شنا :دی
    خداروشکر
    شکر خدا خوبم
    خداروشکر
    راستی سحر بانو تحصیل به کجا رسید‏?‏


    سلام مهربان
    مرسی به تایپیک تحلیل شخصیتم تشریف اوردین
    سلام قرائت دور جدید حدیث کساء #1591
    دعا برای مردم یمن فراموش نشود :gol:
    قربونت عزیزم... لطف داری شما... :)
    اگر واقعا نوشته های من به دلت نشسته، اینو بدون من وسیله ای بودم تا اون کلمات از زبونم جاری بشه و تو بشنوی... گاهی خدا حرفاشو از زبون ی بندش به ی بنده دیگه میگه...
    مطمئن باش اگر شنونده ای نباشه، هیچ گوینده ای هم نخواهد بود، مگه اینکه خودش بخواد کسی چیزی رو بشنوه... :gol: :)
    من با اجازت برم دوست گلم، امشب زیادی خستم...
    شبت قشنگ و رویایی... :)
    نه خب، کسایی که نوشته هاشونو نشر میدن یه حرفی واسه گفتن دارن، یا اینکه نوشته هاشون ارزششو داره...
    عکاسش خودت بودی؟
    نه، وبلاگ ندارم....
    نمیدونم، آخه من همین طوری واسه دل خودم مینویسم... تا حالا به پیشرفت و اینا فکر نکردم...
    مرسی عزیزم، اونقدرام که شما میگی خوب نیست....
    نه نه، اصلا به اون مرحله ها نرسیده!! :) راهنمایی و دبیرستانی که بودم تو مسابقه های مدرسه شرکت می کردم، بعدشم که رفتم دانشگاه داستان که هیچی خیلی کم پیش میومد متنی چیزی بنویسم، اونم همین جوری...
    در اون حد نیست بخوام چیزی چاپ کنم :smile:
    خب از بچگی، همون موقع که خوندن نوشتن یاد گرفتم :دی
    اون موقع ها داستان مینوشتم
    بعد که یه کمی بزرگ تر شدم شعر و متن ادبی هم مینوشتم
    مرسی عزیزم... نه خب اونقدرام تعریفی نداره...
    نوشتن که خیلی وقته، ولی مداوم نیست.... گهگاهی اتفاق میفته
    قربون اون تیکه انداختنت برم! :biggrin:
    چشم دیگه احساسمو نمیکشم!!! :دی
    راستش همین چند دقیقه پیش فهمیدم واقعا عاشقم!
    یه آهنگو پلی کردم دیدم صداش نمیاد، آهنگه رو عوض کردم باز دیدم نه! صدا نداره... خلاصه کلی باهاش ور رفتم فایده ای نداشت... فک کردم گوشیم خراب شده! ناامید شدم ازش که یهو دیدم هندزفری بهش وصل بوده!!! :biggrin:
    مهربان ترینم...
    از روح خودت در من دمیدی، و من زنده شدم... با وجودی لبریز از گرمای زیستن...
    و عشق سراسر وجودم را تقدیس کرده بود...
    جیب هایم پر مهر، پر از زیبایی، و پر از شوق و نیاز!
    عطر تو عطر وجودم شده بود،
    و من، چقدر شبیه تو، ذره ای بودم از وجود تو
    افسوس... افسوس که دنیا پر از آواز فریبنده بلبل ها بود، از دور زیبا...
    مجذوب شدم...
    و چه ناآگاهانه نقشه قتل دردانه احساسم را کشیدم!
    احساسی که یادگار تو بود... و به زیبایی تو!
    من مجذوب شدم...
    و هر چه به رنگ و لعاب فریبنده دنیا نزدیک تر، از تو دورتر....
    ناگهان زشتی بود!... بلبل ها کرکس بودند!
    و آوازها ناله شیطان...
    همه جا تیره و تار... دردانه وجودم؟ چه شد؟
    وای بر من! با دستانی آغشته به خونش... به گناه!
    کوله بارم افسوس
    بازمیگردم ازین راه پلید... تو مرا میبخشی
    من پشیمانم سخت
    اما، آن درخشان، آن پاک، آن ناب، آن که هدیه زیبای تو بود....
    چه کردم با او؟ جوشش شیرین و پر از روشنی دانه احساسم کو؟؟؟


    پ.ن: حالا منتظرم یکی بیاد بپرسه چه گناه کبیره ای کرده بودی که این متنو نوشتی! :sweatdrop::whistle:
    بله... عاشقی اگه در جایگاه خودش و زمان مخصوص به خودش اتفاق بیفته از خوبم خوب تره، ولی در غیر این صورت مثل یه نقطه ضعف میمونه که ممکنه آدمو زمین بزنه...
    نه خب، اون هدف و انگیزه از نوشتن بیشتر به متن روح میده و حسی که باعث نوشتنش میشه... مثلا لیلی رو در نظر بگیر، حالا فرض کن دو تا شاعر در موردش شعر میگن، که یکیشون مجنونه. مطمئنا شعری که مجنون میگه پر محتوا تر و دلچسب تره چون حسی که مجنون به لیلی داره متفاوته....
    کی؟؟؟ من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نه بخداااا مخاطب نداره!!! :biggrin:
    تازه اگرم من مخاطب خاص داشتم براش متن عاشقانه نمیگفتم که! پررو میشه... :D
    بعدشم، اگه دقت کنی تو متن گفتم نه اون منو میبینه نه من اونو... کدوم آدم عاقلی عاشق کسی میشه که نه خودش اونو دیده نه اون خودشو... مگه اینکه توهم زده باشم و عاشق خرزو خان شده باشم! :biggrin:
    قانع شدی یا بازم بیشتر دلیل منطقی بیارم ؟ :biggrin:
    مرسی.... لطف داری... :)
    چشم... میذارم برات که نظر بدی... :)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا