raha122
پسندها
313

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • همه چیز را یاد گرفته ام

    یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم

    یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم

    عزيزم تو نگرانم نشو !!

    همه چیز را یاد گرفته ام !

    یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !

    یاد گرفته ام ....نفس بکشم بدون تو......و به یاد تو !

    یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن...

    و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم !

    عزيزم تو نگرانم نشو !!

    همه چیز را یاد گرفته ام !

    یاد گرفته ام که بی تو بخندم.....

    یاد گرفته ام بی تو گریه کنم...و بدون شانه هایت....!

    یاد گرفته ام ...که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !

    یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم ....

    و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !

    اما هنوز یک چیز هست ...که یاد نگر فته ام ...

    که چگونه.....!

    برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم ...

    و نمی خواهم که هیچ وقت یاد بگیرم ....

    عزيزم تو نگرانم نشو !!

    فراموش کردنت را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت ...
    فکر نمی کردم که یه روز اینجوری تحقیر بشم

    به جرم دوست داشتن تو اینجوری تنبیه بشم

    قد یه دنیا غم دارم اگه نبینمت یه روز

    چطور دلت اومد بری ؟ عاشق چشماتم هنوز

    دار و ندارمـــو میدم ولی چشماتو نبر

    دار و ندار من تویی به گریه های من نخند

    از همه دنیا من فقط دلخوش تو بودم

    ولی دلخوشی تو نبودم
    نه تو می مانی و نه اندوه
    و نه هیچیک از مردم این آبادی...
    به حباب نگران لب یک رود قسم،
    و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
    غصه هم می گذرد،
    آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
    لحظه ها عریانند.
    به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.

    سهراب
    سلام . چطوری ؟ چرا پیدات نیست !
    من نیستم ! وقت کردی جواب بده !!
    تــو رفـتـن رو ازم خواستي
    يه روز قلبم و پس دادي
    واسم سخت بود كه تنها شم
    مهم اينه كه تو شادي
    تو خوشبختي و آرومي
    با عشقي كه خودت خواستي
    چقدر شيرين ِ دنياي
    كسي كه عاشقش هستي
    چه خوشحالم كه ميبينم تو خوشبختي
    با اينكه ميگذره روزام به هرسختي
    چه خوشحالم كه مي بينم تو قلبت غصه ها مردن
    با اينكه چشماي عشقت منو از خاطرت بردن
    هميشه آرزو بودي ولي حالا يه رويايي
    يه جور عادت شده واسم شباي سرد تنهايي
    ميدونم خنده ميميره روي لبهاي پژمردم
    تو شرابي و من بيتو هميشه سرد و افسردم
    چه خوشحالم كه ميبينم تو خوشبختي
    با اينكه ميگذره روزام به هرسختي
    چه خوشحالم كه مي بينم تو قلبت غصه ها مردن
    با اينكه چشماي عشقت منو از خاطرت بردن
    خداوندا
    من امشب پای محرابت نماز شکر میخوانم
    تو می بخشی نمی بخشی نمی دانم نمی دانم
    ببین آورده ام امشب دلم را پیش چشمانت
    خودت هم خوب می دانی پشیمانم پشیمانم
    برای تو می نویسم

    تویی که فراموش کرده ای منی هم وجود دارم!!!!
    راحت از من گذشتی!
    ولی بدان،راحت از تو نگذشتم!
    امروز بجای خودم گریه کرده ام
    و بجای تو...
    تو گریه نکن

    آخر شنیده ام چشمانی که اشک می ریزد ضعیف می شود!
    مانده ام تو که گریه ای نکرده ای
    پس این عشق عیانم را چرا نمی بینی؟؟
    نردبان دلم شکسته است
    میشود برایم کمی دعا کنی؟؟
    یا اگر خدا اجازه میدهد کمی به جای من خدا خدا کنی؟؟
    راستش دلم مثل یک نماز بین راه! خسته و شکسته است
    میشود برای بیقراری دلم سفارشی به آن رفیق باوفا کنی؟



    خدایا نگویم دستم بگیر

    عمریست گرفته ای

    مبادا رها کنی........
    خدایا خوش به حال آنکه قلبش مال توست

    حال و روزش هر نفس احوال توست

    خوش به حال آنکه چشمانش تویی

    آرزوهایش همه آمال توست
    خدایـــــــــــا ،
    دخـلـَم با خرجـم نمیخواند ،
    کم آورده ام ،
    صبری که داده بودی تمام شد ،
    ولی دردم همچنان باقیست !!!
    بدهکار قلبم شده ام ،
    میدانم شرمنده ام نمیکنی؛
    باز هم صبـــــــر میخواهم...
    با سلام ای آقا ....

    شبتان مهتابی

    روز میلاد شما در پیش است ....

    عرض تبریک آقا .....

    و کمی بی تابی ....

    چشم عالم به دقایق نگران خواهد شد !!!!! ....

    کوچه ها منتظرند .....

    دشت ها حوصله ی سبزه ندارند دگر ..........

    پس چرا دیر آقا ؟؟ !! ....

    ای نفس ها به فدای کف نعلین شما ......

    اندکی تند قدم بردارید
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا