psychic
پسندها
4,443

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خدا نکنه:D

    خب بسه حالا...اینا رو گفتی تکلیفت رو سبک تر کنم؟:D(بابا لطیفه:دیییییییی)
    همين تبليغات زائد رو ميگم:دي....من اعتراض دارم:d

    ماشالا هزار ماشالا طلسم رو رد كرده بود!!
    كلاساي شوما بدآموزي داره!من بايد برم با ادمين يه صحبتي داشته باشم...بعد از اين همه سال وعده دانشگاه،آخرسر قهوه خونه باز كردي؟!جرمتونم سنگينه!قليون!......دوسيب هم دارين؟:d
    سلام امير جان
    خوبي؟
    والا من با باشگاه بيگانه شدم انگار!!اين بلاها چيه سرش اومده؟!
    دو روز نبوديم ها!:-"
    بالاخره دانشگاه رو زدي؟خيلي خوبه...منم وقت كنم حتما مياماز كلاساش استفاده كنم:دي....فقط لطفا آنتراكش رو بيشتر كنيد....وسطش هم كافي ميكس بدين بي زحمت:w12:
    قربونی که زیاد میکنن برام ولی لامصب چشما ولمون نمیکنن:D

    اصن مصاحبت با من صفا داره وگرنه تو خیلیم مغروری:d:w12::w02:(شما لطافت داری:دی ولی ما از کاربر جزء هم خودمونو پایین تر میدونیم فسیل جون;))

    تکلیفت رو گفتم دیگه تالار دستیارا:دییییییی...خواستی بگو امیرحسین جونتونم بیاد کمکت زودتر تموم شه:D
    وااااي!!چقدر درست بودها!!!
    من الان ديگه هيچ عذاب وجداني در زندگيم ندارم!!هي ميگفتم چرا من اين جوريم!!!الان ميبينم كلي هست!!ولي خدايي اگه اينجوري باشه همه دختراي بهمن ميترشن همه پسراي بهمن بهشون زن نميدن!! :ديييييي
    تو الان چند وقته دور بودي يادت نمياد خشانت من رو!!چيزاي خوبش يادت مونده اون جوري شدي!!!
    امير يعني به خاطر ماه تولدمونه؟؟؟
    من رو باش ها!!اينهمه سال هي عذاب وجدان دارم كه چرا من بي عاطفه م آخه!!!!عجب!!!
    ميگم امير اين خشانتم هم به خاطر همون؟؟:d
    از بس با همشهری هاتون دوست بودم این رو هم شنیدم :D:D

    امان از دست شما شیرازیای گل :D:D:D
    ميفهممت!!من خودم همين شكليم!!دلم براي كسي تنگ نميشه!!!فوقش يهو بداخلاق ميشم بعدش كلي فكر ميكنم ميبينم دلم براي يكي تنگ شده!! :دي
    الان كلي من احساس افتخار ميكنم كه دل يه جقله براي من تنگ شده !!
    تازه برام گل هم مياره!!اونم از نوع ضدحساسيت!!امير يه موقع عاشقم نشي ها!!!![IMG][IMG][IMG] من قصد ازدواج ندارم ها!!![IMG][IMG]
    هي بابا!!امشب اعصابمون رو داديم به جقله اولي رفت!!جات خالي يه جقله اي به مثال تو اومد هي رفت رو مخ ما و هي رفت!!هي صاف كرد و رفت!!الان دارم ميرم دم خونه شون حالش رو فيزيكي بگيرم!! :دي
    تو شانس اوردي يه شهر ديگه اي!!!مگرنه صدباره اومده بودم به سراغت!!
    خودم حس میکنم شیرازی بوده :D:D ولی اس ام اسی که برام اومد همون یه فرد نوشته شده بود . :D:D
    چش نخورم ایشالا:Dبترکه چشم حسود و حسد :D

    دست خودت نیس ...غرور مدیریت گرفتت میخوای سر من خالی کنی:razz:همه اونایی که گفتم دوباره بخون:D

    فسیلا نه تنها دل که خیلی چیزای دیگه هم ندارن:D
    توبه ت پذیرفته شد به شرطی که تکرار نشه:D

    ای منفی فکر کن...ای منفی گرا...ای انرژی منفی متساعد کن:razz:سر من داد زدی؟:cry:

    نعخیر ...سر به زیر باش

    گل پسر داریم تا گل پسر:Dشما خب دیگه فسیل شدی از این موهبتا بهت نمیرسه:دی
    اصن به این چهره ی معصوم من میاد بد جنس باشم؟نیگا

    امید واهی کجا بود بابا:Dگفتم میسرچم برات دیگه:D

    حالا ببینم شانست چجوریاس:w12:در ضمن نخند بی تلبیت...سرتو بنداز زیر وقتی درباره ی این مسائل حرف میزنی...دهه:w02:

    تو رو خدا...حالا بیا و خیانت کن:D
    اره واقعا. هر چی ادم بیشتر یاد میگیره. میبینه که چقدر هیچی بلد نیست. و چقدر علم وجود داره.

    یه فردی میگفت :D . اگه میخوای تو زندگیت هیچوقت شکست نخوری. هیچوقت سراغ هیچ کاری نرو :D:D:D

    من خودم هیچوقت از کلاس ها استفاده نکردم و همیشه خودم مشغول یادگیری بودم . ولی همیشه فکر میکنم با کلاس رفتن ادم زودتر میتونه پیشرفت کنه و زودتر مطالب رو یاد بگیره.
    نو مَتِر مستر امیر:D

    عجب....پس تو جوونی فسیل شدین:D

    باوشه....مورد بهتر بود چی؟:D

    پس این قصه سر دراز دارد امیر جون:biggrin:فعلا میخوای واسه دس گرمی:D

    خو منم یه جورایی منظورم همون بود:دییییییییی...شکلکا گویا نبود؟:D
    مشکلم اینجاست که از اول به شبکه علاقه داشتم و این طراحی وب و یادگیریش کلا ناخواسته بوده و اصلا قصد یادگیری طراحی وب رو نداشتم.

    کلا از 1 سال قبل دانشگاه که وبلاگ زدیم و بعد رفتیم که برای خودمون سایت بزنیم . کم کم واسه دوستان و همینجوری ادامه یافت و بعد هم تصمیم گرفتیم که یه سایت طراحی وب سایت راه بندازیم و تجاری دنبالش کنیم و شرکت بزنیم. البته درامد طراحی سایت هم تو شهرهای بزرگ خوبه و ما اینجا مجبور میشیم قیمتها رو خیلی پایین بیاریم. البته تو اول کار به نظرم پایین اوردن قیمتها هم بد نیست و باعث تبلیغ خودمون هم هست.

    کلا همش ناخوداگاه بوده و بدون هدف انتهایی شروع شد.

    واسه همین شبکه رو ترجیح میدم.

    اره این حس عقب موندگی هم برای همه نیست و خیلی ها هم هستن که هیچی بلد نیستن ولی کلی ادعاشون میشه. ولی به نظر خودم با اینکه از خیلی از هم ترمی های خودم جلوترم. این حس عقب موندگی رو واقعیت میدونم و باید تو این 6 ترم پیشرفت بیشتری داشتم .
    شما ماشالله خیلی خوبی. نگو دیگه شما هم حس عقب موندگی میکنی :D:D
    راستش دیگه فکر نمیکنم بتونم طراحی وب رو بیخیال بشم. چون بعد چند ماه تلاش از استارت راه اندازی سایت و کمک خدا به شدت درگیرش شدیم.

    به جز اینکه روزی از حجم کارها کم کنم و کارها رو به دیگران بسپارم و مشغول شبکه هم بشم.

    اره تو ایران خیلی مهمه که ادم در مورد همه چیز اطلاعات داشته باشه و بلد باشه . به خصوص عامه مردم که میگی ایتی یا کامپیوتر میخونی و ببینن یه چیز که اصلا ربطی هم به تو نداره بلد نیستی. میگن این اصلا هیچی . :D

    البته تو شرکت های مختلف هم برای کسی که به نسبت گرایش تخصصیش چیزهای دیگه هم بلده ارزش بیشتری قائل میشن که به نظرم درست هم هست.

    ولی حتما شبکه رو هم تو برنامه هام خواهم گذاشت که یاد بگیرمش. فعلا ترم 6 هستم و باید سعی کنم زودتر دست به کار بشم.

    اتفاقا اوندفعه با امیر صحبت میکردیم. بهش میگفتم ترم 6 هستم و حس میکنم خیلی عقبم. تو این 3 سال ادم میتونست هزار تا کار انجام بده و یاد بگیره.

    در مورد برنامه ریزی هم درست میفرمایید.
    سلام مهندس. ممنونم. شما خوبی؟؟

    راستش افتادم رو فاز طراحی وب و خیلی از شبکه فاصله گرفتم. البته علاقه ی خودم شبکه هست و شبکه رو به طراحی وب ترجیح میدادم و شخصا دوست داشتم اگه قراره در اینده کاری داشته باشیم در حوزه شبکه باشه. ولی سایت زدن با چند تا از دوستان و انجام دادن کارهای طراحی وبسایت و پشتیبانی مشتریان به کلی وقت رو ازم میگیره .

    و ادم بعضی وقت ها فکر میکنه اصلا کار کردن در زمان دانشجویی به صلاح هست یا نه و یا اینکه خوبه فقط ادم بشینه اموزش ببینه و به درجه بالایی برسه و کار کردن رو به بعدش بسپاره.
    ببین باز سوال منو پیچوندیا:razz:

    پس باز برم تو کار سرچ ینی؟:Dپسر تو چقد دم دمی هستی خو...قاطع تصمیم بگیر:cool:(بازم از کنترل خارج شدیا:دی)

    موها بود:biggrin:معلومه خوابت میاد:دی

    آخــــــــــــــــــــی ...فقط همینا...خوب فکراتو بکن...چیز دیگه ای جا ننداختی امیر جون؟:surprised:بوگو تو رو خدا...تعارف نکن:D

    باش تا خبرت کنم:w02::w12:

    منم داشتم می رفتم اتفاقا....شما راحت لالا کن:دی

    شبت خوشمل دوماد خلاژتی و کم توقع:دییییییییی
    اوا خواهر:biggrin:

    هااااااا ایییییییییییییییییی که وگفتی ینی چه؟:surprised::D(البته گرفتم چی میگی:D)

    موردای ما دوسی دوسی دوس ندالن جاست اُنلی بوسّونی بوسّونیحالا مگه شما چند سالته که میگی زوده فسیل جون؟:D
    :biggrin:

    راحت باش عامو...میخوای حرفاتو بپاک دیگه خلاژت نکشی:D

    ینی الان خواستی بگی کم سنی فسیل جون؟:biggrin:
    خو یه عکس بی افکت بذار بدم مورد که آماده شد ببینه می پسنده:D

    خو یه کم خرجتون بالا میزنه هاااااااا:D(حالا خودتو کنترل کن امیر جون هنوز که خبری نیس:دی)

    باوووووشه میگم رو ایناش بیشتر کار کنن:Dچیز دیگه ای مد نظرت نیس آق دوماد؟;)

    خیالت تخت عامو:w12:من کلا تو کار مادری و مادربزرگی و خواهر ی و اینام...معروفم تو باشگاه:دیییییی
    خسته نباشید:D

    خو اگه مامانش یا باباش این خصوصیاتو داشته باشن چرا که نشه
    نه از کجا باید میدونستم؟:confused:

    ینی الان شما نی نی دارین؟:child:
    شمام انگار آره هاااااا:biggrin:

    مرسیجات فراوان امیر خان...شب شما هم باکلاس:D:gol:

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا