خوبه من یه ذره بیشتر یادمه!
صددانه یاقوت ..دسته به دسته ..با نظم و ترتیب یک جا نشسته ..هردانه ای است خوشرنگ و رخشان..قلب سفیدی در سینه ی آن یه ذره فکر کنم بقیشم یادم میاد.
باز باران با ترانه ..با گوهرهای فراوان ..می خورد بر بام خانه ..یادم آرد.....
بابا کارت درسته!
سلامتی !خودت چه خبر؟
رضا تو چیزی یادت نمیاد از شعرای دوره دبستان ؟
یادته قبل از این شعره که من برات نوشتمش در مورد فصل های سال توضیح داده بود !چه عالمی داشت بچگی!یادش بخیر!واسه چی بزرگ شدیم کاش همیشه کوچیک میموندیم!
آهان منظورت این بود که کدوم شعر یادمه ببخشید اشتباه گرفتم از دیروز هنوز گیج میزنم!
رضا یه شعر بود آخر کتاب فارسی اول دبستان :
خوشا به حالت ای روستایی
چه شادوخرم چه باصفایی
در شهرما نیست جز دودو ماشین
دلم گرفته از آن از این
ای کاش من هم پرنده بودم
در آسمان ها پر میکشیدم
میرفتم از شهر به روستایی
آنجا که دارد آب و هوایی
رضا یادت اومد؟
رضا هیچی از اونا نمیدونم و ندارم!مارو چه به زراعت! ولش کن بیخیال من میخوام برم ارشد !بعدشم خدابزرگه (شیوه گول زدن خود)!
مرسی از راهنماییت
رضا من فعلا برم بای
رضا تو سایت رفتی؟ اونجا یه چیزایی گفته منم درست متوجه نشدم! دیشب ساعت 10 شب بهم اسمس دادن از نظام مهندسی استان که این آزمون مهلت ثبت نامش تا امروز تو وقت اداریه!
سخت نمیگیرم سخت هستش !ولی تمام سعیمو میکنم که حالا خیلی بی تابی نکنم هرچند میدونم قبض تلفن میره تو آسمون! رضا مامانی هم براش سخته همین که گفتم مامانی چمران نمیگیره خیلی ناراحت شد!
رضا بذارم سال دیگه کی بشینه بخونه ؟من امسالم یه ماه و چند روز خوندم اونم با هزارتا مشکل تا روز قبل از کنکورم خ داشتم ! از طرفی چمران سال دیگه هم ممکنه نگیره ! هیچ حسابی روی هیچی نیست!
اگه اینطوری که تو میگی باشه که خوبه !
ولی رضا یهو آدم بخواد یه شهر جدید با یه فرهنگ جدیدیه دانشگاه جدید یه محیط ناآشنا به نام خوابگاه که همه از بدیش میگن با بچه هایی از همه جای ایران با زبون ها و فرهنگ های شهری و خانوادگی مختلف ویژگی های شخصیتیه مختلف
دوری از خانواده انجام کاراهایی شخصی مثل لباس شستن با دست -غذاپختن و..........رو تجربه کنه خیلی سخته !رضا اونم من ! یکی بهم بگه بالای چشت ابروهه اشکام میاد پایین !
نمیدونم ! ولی خیلی بد شد رضا!فکر کن من تو کل عمرم یه روز از خونه و خانوادم جدا نشدم حالا باید برم یه شهر دیگه !من اگه میگفتم آب هنوز رو الفش بودم لیوانو با قربون صدقه میدادن دستم حالا فکر کن خوابگاه !وااااااااااااااااااااااااااااای !شروع یه زندگیه کاملا مستقل که هیچ تجربه ای در این زمینه ندارم !دور از خانواده !منم نی نی مامانی فکر کن چی میشه!میمیرم رضا