امروز می خواستم برم سایبرگ بگم یادم رفت . امروز همه ی کارامو یادم رفت انجام بدم .
اعصابم خورده در حد........................... (به قول مهرشاد فینال تیم ملی پرتاب کلوخ نمی دونم چند کیلویی نمی دونم چی چی زیر 90 سال)
سوپریه که جای سبحان اومده ؟ آهان نه اونجا الان باید کبابی باشه ما واسه اونجا یه صحبتایی کرده بودیم (سبحان) ولی نشد .
کار و بار کجا بود
یکی از بچه هایی که قبلا اونجا بود از دوستان دوران طفولیتم بود .
یه دو روز رفتیم نشستیم تخمه شکستیم دیدیم نه بابا این میرزایی هم باحاله ها
دیگه این شد که ..
کارامونو اونجا حلش می کنیم
هوووووووووووه آره ما با خانوم میرزایی از تو یه سینی چایی بر میداشتیم
میگم آواتورت هم 180 درجه تغییر رویه داده نگو اینه ....
من هم ارادت کافی دارم بات (اما) آهنگم هم سر جاش
مسئول جمع آوری موسیقی های مبتذل برای یه جشن هم من هستم بعد با اینکه محرمه باید فردا اولین سی دی آزمایشی رو تحویل بدم
حالا آزمایشی هاش حله ولی موقع امتحان اصلی رو سفید باید بشم
به درود
تو سایت یونی یه عالمه ساعت میشینی
خونه هم که یه عالمه ساعت نتی
بعد دیگه تیراژه هه دیگه چی بود
به تو چه (نیاز نیست بگی خودم جواب دادم )
یه سری آهنگ هم بده من پلیز
از اونایی که واسه نومزدنگ ردیف کردی می خوااااااااااااااااااااااااااام نیاز هست فوری !