گوشه هم برا خودش یه جاس دیگه.
ممنون باشه منتظرم.
ممنون باشه منتظرم.
-
خب منم این و شنیدم که فروغ گفته:
هر چقدر سواد خانوم ها زیاد شه به نسبت اون از وزن طلاهاشون کم میشه...دی از طرف دل مردا
اره این منطقی به نظر میاد...طفلی دلم به حالش سوخت.
باشه ما هم که استاد بد جاها...دی
خب بخاطر طلا میدونی چن تا کشور آفریقایی به خاک سیاه نشسته!
من که خوشم نمیاد از طلا.
یه بار هم ان شعر و دیده بودم برام سوال بود این نقطه چینه!
شایدم اسم طرف بوده!
خواهش رزالی.
آره انگار اولین شرط شاعری عاشقیه...دی
به نظرت شاعر برا چی اونجارو نقطه جین گذاشته؟
آره طلا فلز بی خاصیت.
مرسی قشنگ بود.
زیر باران شده ام خیس بگو صبر کنم یا بروم؟
سایه ات چتر سرم نیست بگو صبر کنم یا بروم؟
سینه ام میتپد از وحشت دیر آمدنت
من مجال دگرم نیست بگو صبر کنم یابروم؟
چشم در راه تو خشکیدو نمی آیی تو
شده این باور تندیس بگو صبر کنم یا بروم؟
غرقه در حسرت دیدار بمانم یا نه!
دیگر این شرم روا نیست!بگو صبر کنم یا بروم؟
گور وحشت دگر این بار مرا خوانده بکام!
چاره ام نیست نیایی،بگوصبر کنم یا بروم؟
دیگر از جان شده ام سیر ببین من رفتم
دم آخر چه کنم......؟صبر کنم یا بروم؟
شنیدم تو قدیماشون طلا هم بکار بردن برا همین عتیقه هست و گرون...البته الان خوشبختانه طرح اینا تولید میشه...ولی قدیما بهترن.
مرسی جالب بود.
سماور زغالی از روسیه قدیم اومده بود..مثل نفتیاس فقط با این فرق که فتیله نداره و از بالا زغال سرخ شده رو میریزن داخلش...سه سوته جوش میاره و چاییش هم خیلی خوشمزس.یه جورایی انگار آب و تجزیه میکنه حرارت زغال.
عه پس نصف عمرت بی چاییه اگه از سماور زغالی چای نخورده باشی رزا.
آخه این عکسه سابیده نی که نه؟
یا اون آبجوشا برا اونه که هر کی حرف زد یه کتری بریزن سرش؟
جالبه...حرف بزنیم دیگه قهوه نمیدن؟
کلا چایی با سماور زغالی هم خوبه..امتحان کردین؟
پس این قهوه عربی سابیده نی نه؟
نامردا چرا اونجوری شدن برا من هنو سواله!!
فقط سعی کن وقتی خوابت میاد باهاش مبارزه نکنی که بیدار بمونی.
یه بیماری هس دور از جون شما...مربوط به مغزه...که مغز با خوابیدن مبارزه میکنه این سری...خیلی بده.
خب بلدی این قهوه رو تعریف کن...آخه جدیدا من شنیدم برا آلزایمر خوبه زیاد میخورم.
نه راسش اون خجالت و با چای برا بار اوله میشنفم.
مرسی برا اهوازه؟
حالا این و چطوری دم میکنن؟
یادش بخیر یه زمانی مریم و سپید از این عکسای چای و ناهار زیاد میذاشتن...دی
یادشون بخیر.
جدی قبلنا زود میخوابیدی آخه.
قهوه زیاد میخورم...الان گرفتم ترکه...عربه غلیظه؟ نه؟
زحمتت میشه.مرسی.
خجالت و که شنیدم میکشن...البته همه نه...دی
قندم دادم که بپا لب پر نشه جهیزیه مامان ایناس...دی -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...