nazanin jamshidi
پسندها
3,225

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • باز هم بستری از امنیت مرا فرامی خواند...

    تن ظریفم را به آغوش تو می سپارم...

    روح لطیفم را به آرامش...

    دستانم را در دستانت قفل می کنم

    تا سمفونی صدایت گوشم را بنوازد و به دیدار فرشته خواب روم...

    براستی که هیچ کجا آرام تر از آغوش تو نیستم!

    آغوش تو، هستی بارانی ام را به بوسه ای می بخشد...

    و گهواره ای از جنس نوازش... سکوتی پر از خواهش مهیا می سازد...

    مگر نه این است که می گویند:

    " باید فارغ از آلام درون باشی، تا آسوده بخوابی"

    من تنها در کنار عطر نفسهایت، از بوی گریه هایم که هر کاغذی را آتش می زند، تهی می شوم...

    نگارم!

    امشب و همه شب، مرا در میان خویش پنهان کن

    تا عروسک ﮔـِلی عاشق پیشه ات، در حضور آسمانی تو...

    ستاره ی دنباله دار عشق را ببیند و با رویای شیرین، به گپی دوستانه بنشیند!

    نازنین فاطمه جمشیدی

    و چشمان ات راز ِ گل سرخ است

    و عشق ات اعتبار هستی ِ آدمی ست

    هنگامی که تقدیر آیه ی مقدس سرنوشت را تلاوت می کند

    و آغوش ات

    منحصر ترین جای برای زیستن

    اندک جایی برای از دنیا گسستن

    و گریز ِ آدمیان

    که با هزاران ترفند

    به گستاخی تمام

    نجابت ِ آسمان را متهم می کنند

    شرافت اش را بر باد می دهند

    نازنین فاطمه جمشیدی

    گاهی دلم برای خودم تنگ میشود...

    دلم برای كودكی هایم تنگ شده!

    برای روزهایی كه تمام زندگی ام را می توانستم در پرواز بادكنكی خلاصه كنم...

    برای روزهایی كه تمام غمم را با یك لبخند فراموش می كردم...

    دلم برای معصومیتم تنگ شده!!!

    برای تمام آنها كه بودند

    دلم برای آن روز ها كه می توانستم با نگاه مهربانی،

    وجودم را پر از عشق كنم؛تنگ شده است.

    دلم برای خدا تنگ شده است....

    خدایی كه گمش كردم

    خدایی كه در جست و جوی من است!

    دلم برای آن خــــــــــدا،دلم برای آن كودکی ها تنگ است...
    و چشمان ات راز ِ گل سرخ است

    و عشق ات اعتبار هستی ِ آدمی ست

    هنگامی که تقدیر آیه ی مقدس سرنوشت را تلاوت می کند

    و آغوش ات

    منحصر ترین جای برای زیستن

    اندک جایی برای از دنیا گسستن

    و گریز ِ آدمیان

    که با هزاران ترفند

    به گستاخی تمام

    نجابت ِ آسمان را متهم می کند

    شرافت اش را بر باد می دهند

    نازنین فاطمه جمشیدی

    شب مامن لحظات ناب عاشقان است...


    در پرچین خیالم تورا میهمان جشن باشکوه تنهاییمان می کنم...


    می خواهم برایت کیکی از محبت بیاورم ...


    و شمع های احساسم را با شعله های کوچکی از ماه روشن کنم...


    می خواهم برایت استکانی لبریز از بوسه بریزم تا هرم نفسهایم, وجود پر مهرت را گرم کند و سردی


    فراق را بر باد دهد...


    می خواهم در این بزم... باور کنی که همه هستی ام پیشکش توست...


    نمی خواهم کس خاصی را وعده بگیرم...من و تو حضورمان کافی است...


    نمی خواهم نگاه آلوده ای به هم آغوشی مان خیره شود...


    نگارم!


    دعوتم را بپذیر....


    سنارگان عشق را از دامن مهتاب جمع کرده ام و درون جعبه گذاشته ام تا به تو هدیه دهم...ناامیدم نکن!


    ساعت دوست داشتن... کنار دریاچه نور به دیدارم بیا...


    چشم در راهم...


    نازنین فاطمه جمشیدی
    غمگینی آدم هایی که دوستشان دارم،غمگینم میکند...

    گاهی دلم میخواهد با انگشتم گوشه لبشان را بالا بگیرم

    شاید خنده یادشان بیاید..

    اینکه کاری از دستم بر نمی آید..

    اینکه زورم به دنیا نمیرسد..

    تلخ است..

    خیلی تلخ...


    من همیشه منتظرم ..

    منتظرِ توئی که آمدنت ..

    نبضِ تپش هایم شده است ..

    من همیشه منتظرم ..

    منتظرِ یک نگاهِ قشنگ ..

    نگاهی که .. منظرِ نگاهم شده است ..

    منتظرِ هُرمِ دستانت ..

    دستانی که ..خیالِ لمسشان ..

    لبخندِ لبانم شده است ..

    من ..

    همیشه ..

    منتظرم ..

    منتظرِ توئی که .. هیچوقت نمی آیی ..

    توئی که در کنارِ دلم .. حتی یک لحظه هم نِمی پائی ..

    و من .. باز هم منتظرم ..

    منتظرِتوئی که نگاهت را ..

    جز در خیالاتِ قشنگِ دلم .. نمی بینم

    توئی که گرمای دستانت را ..

    ندارم .. مگر در خواب و خیالِ شیرینم ..



    و چشمان ات راز ِ گل سرخ است

    و عشق ات اعتبار هستی ِ آدمی ست

    هنگامی که تقدیر آیه ی مقدس سرنوشت را تلاوت می کند

    و آغوش ات

    منحصر ترین جای برای زیستن

    اندک جایی برای از دنیا گسستن

    و گریز ِ آدمیان

    که با هزاران ترفند

    به گستاخی تمام

    نجابت ِ آسمان را متهم می کند

    نازنین فاطمه جمشیدی

    برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو نفس میکشم ، بدون تو میمیرم!

    برای تو مینویسم ، از عشقت و آن قلب مهربانت ....

    مینویسم که دوستت دارم برای همیشه و تا ابد!

    تویی زیباترین زیبایی ها ، تویی مظهر خوبی ها ، این تویی همان لایق بهترینها!

    تویی تنها بهانه نفس کشیدنم ، این تویی تنها ترانه زندگی ام....

    تویی یک عشق جاودانه ، خیلی دوستت دارم صادقانه ....

    بیا با هم زندگی را با عشق و محبت بسازیم و به عشق هم زنده بمانیم!

    ای قشنگترین لحظه ، ای زیباترین کلام خیلی دوستت دارم...

    تویی پاکترین عشق روی زمین ، می پرستم تو را بعد از خدای آسمانها و زمین!

    به عشق تو زندگی میکنم ، برای تو نفس میکشم

    بیا در کنارم عزیزم ، عطر وجودت به من آرامش میدهد ، حضورت در کنارم مرا به اوج

    عشق می رساند ....

    بیا در کنارم ، دستانت را به من بده ، بگذار با گرمی دستانت احساس خوشبختی کنم!

    احساس کنم که برای منی !

    تویی لایق بهترینها ، تویی که لایق قلب منی و حافظ احساس من....


    مثل همیشه با تو هستم ، بیشتر از همیشه عاشق تو هستم...

    مثل همیشه ، بیشتر از گذشته ، برای همیشه ، میگویم که دوستت دارم همیشه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا