ان شالا ....
یکم نگرانم اما نه زیاد ..
یه چیزی بگم بهت ....فضا دیروز رفتم تو پارک درس بخونم ...
یه چار تا از این پسر الافها اومدن پشتم ........
یه پسر دختره هم اومدن جلوم نشستن .....
آقا مگه شد بخونم ......
حالا فکرشو بکن ..
دختر پسره از اون .....

پسرهام شیطون .

هی به خودم میگفتم بخون .....خوندما ...اما نفهمیدم فهمیدم ..........یا نه ...
