narges224
پسندها
880

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • لمس کن کلماتي را که برايت مي نويسم

    تا بخواني و بفهمي چقدر جايت خاليست ...

    تا بداني نبودنت آزارم مي دهد ...

    لمس کن نوشته هايي را که لمس ناشدنيست و عريان ...

    که از قلبم بر قلم و کاغذ مي چکد

    لمس کن گونه هايم را که خيس اشک است و پُر شيار ...

    لمس کن لحظه هايم را ...

    تويي که مي داني من چگونه عاشقت هستم

    لمس کن اين با تو نبودن ها را لمس کن ...

    هميشه عاشقت ميمانم

    دوستت دارم اي بهترين بهانه ام.....
    دلبرکم چیزی بگو
    به من که از گریه پرم
    به من که بی صدای تو
    از شب شکست میخورم
    دلبرکم چیزی بگو
    به من که گرم هق هق ام
    به من که آخرینه
    آواره های عاشقم
    چیزی بگو که آینه
    خسته نشه از بی کسی
    غزل بشن گلایه ها
    نه هق هق دلواپسی
    نذار که از سکوت تو
    پرپر بشن ترانه ها
    دوباره من بمونمو
    خاکستر پروانه ها
    چیزی بگو اما نگو
    از مرگ یاد و خاطره
    کابوس رفتنت بگو
    از لحظه های من بره
    چیزی بگو اما نگو
    قصه ما بسر رسید
    نگو که خورشیدک من
    چادر شب بسر کشید
    از چه بنویسم وقتی یاد هایت مال من

    و دست هایت مال دیگری؟

    این روز ها دیگر حتی دوستت دارم را با ترس مینویسم!

    دیگر نِوِشتَـنَـت،

    آرام، نِمیکُنَـدَ
    گاهـــ جلوی آیـــــنه می ایستـمــــ ...

    خودمــ را در آن می بینمـــــ
    ...

    دستــــ روی شانهــــ هایشـــ می گذارمــــ
    ...

    و میگویمــــــ
    :

    چه تحملی دارد
    ...

    دلــتــــ
    ...!
    وقت هايي هست

    كه جز به بودنت

    دلم رضايت نمي دهد

    حالا

    من از كجا "تو" بياورم؟!
    دِل کــَندَن اَگــَر راحـــَت بود،

    کهـ فــَرهاد به جــآی بیســُتون

    دِل میکــــَند..!
    این ســ ــه نقطہ را براے تـــو گذاشته ام

    همیشـــه اینهـــآ نشآنہ ے ســ ــانســـ ــور نیستـــــ

    هزار حرفـــ و تصویـــ ــر و خآطره در آن خــــوابیده

    مثـــل من که وقتــــ ے نگـــآهت کنم سه نقطـــه بیشــ ــتر نمے بینم ;

    تـــــو , مــــن و خـــ ـــدا !
    آهنگــــــ زنگ من
    رو موبایلتــــ با بقیه فرق داشتــــ
    ولے آهنگــ زنگتـــ رو مویایلم مثل بقیـــه بود !!
    تو به خـــاطر اینکــه بفهمــــــــے منم
    و مـــن به خـــــاطر اینکه فکـــر کنمـــ تویـــــے
    عشق را با تمامــــ وجود فریاد خواهم زد
    تا به دنیا ثابـــــت کنم؛
    تـــــمام مسیر ها به طرف مشترکــــــ موردنظر اشــــغال نمے باشد!!
    سکوت که میکنم

    میگویی خداحافظ !

    لطفا دیگر سکوت هایم را تفسیر نکن

    اگر می توانستی معنی آن ها را بفهمی که کارمان

    به خداحافظی نمیکشید .. !!
    آدمـــــ هـا کـه عـوض می شونـد ... از سـلام و شـب بـخیـر گـفتـنشان مـی شود ایـن را فـهمیـد ! از حـرف هـا و نـگاه هـا ... ... ... ... ... از گـودال هـای ِ عـمیـقی کـه بیـن ِ تــو و خـودشان می کـَـنـند و تـویـش را پُــر از دلیـل مـی کُنـند
    تو عوض شدی عزیزترین عزیز روزی از روزهایم.....
    کارگر خسته ای سکه ای از جلیقه کهنه اش





    در آورد تا صدقه دهد....



    ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف



    شد...



    صــــدقه عـــمر را زیـــاد میکنـــد!
    ساکت که بماني

    ميرود به حساب جواب نداشتنت

    عمرا اگر بفهمند

    داري جان ميکني

    تا احترامشان را نگه داري....
    تنهایی یعنی:
    عاشقشی،
    ولی حق نداری بهش نزدیک بشی!
    چون اون دیگه تنها نیست...
    امشب دوباره غرق در تمنای دیدنت

    سرمه ی انتظار به چشمانم میکشم

    امشب دوباره تو را گم کرده ام

    میان آشفته بازار افکار مبهمم

    توی کوچه های بی عبور پاییزی

    دستان گرمت را .. نگاه مهربانت را .. شانه های بی انتهایت را

    منتظر نشسته ام

    از تـ ُ چـهـ پنهــانـ

    گــاهۓ برایـم آنقـدر خواستنـۓ مۓ شوۓ

    کـ شـروع مۓ کنم

    بـ شمــارش تکـ تکـ ثانیـهـ

    براۓ یکـ بار دیگـر رسیـدن

    بـ بوۓ تنتــ ...

    ساعت از نیمه شب گذشته است و من به این می اندیشم :

    اگر کاری که " عشق " با من کرد با تو می کرد

    چند روز دوام می آوردی ؟؟؟؟

    به دلتنگی هایمـــ دست نزن

    می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!

    آنگاه غرقـــــ می شوی

    در سیلابـــــ اشكهایی كه

    بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . . .
    هوای مُردن

    بیخ گوش من است

    همانجایی که روزی

    رد نفسهای تو بود
    تو کیستی؟

    هان؟

    یادم آمد...

    ...

    تو همانی که روزی با پاهایت آمدی

    و نماندی و رفتی!!!

    و من...

    من همانم

    که روزی با دلم آمدم و ماندم
    نِمی دانی !
    تَنها پَناه̂ــــگاهِ امـ̂ـــنِ مَن̂
    چَشـمانِ توست
    ...
    به وَقتِ گُرگ و میش !!
    زَمانی که هَمِه چیز را می دَرَد تَنـ̂̂̂̂ــــهــــایــــــ ی .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا