خخخخخ
اما اگه خواستی میتونم نشونت بدم عوض کنی اجی مهربون
هیچی.............پرستاره زد دستم رو سوراخ کرد....... ی کم خون زد بیرون ..... پرستاره در رفت.........سوزنم گذاشت تو دستم
تازه فهمیدم ک بنده خدا کاراموز بود.......
آخ منو میگی کفری شده بودم........ ب مسئولش میخواستم ی چیزبگم دست اخر ...... ک قیافه مظلوم این پرستار رو دیدم .........بی خیال شدم....
دستم اما کمی کبود شده
