رفتم یه مغازه که فروشنده یه خانوم جوون بود!
برگشته میگه پسرم چی میخوای :|
کلا چار یا پنج سال ازم بزرگتر بود .ینی 5 سالگی ازدواج کرده ؟میشه ؟ :|
هیچی دیگه منم بعد کلی خرید آخرش گفتم مامان من پول نمیدم.
مادرو پسر که این حرفارو ندارن

)
بعدشم خدافظی کردم رفتم.
خوب عزیزه من احساس مادری نکن :|
