یکی بر پلی میان زمین و آسمان همی میدویدی به شتاب.کسی ورا گفت:به کجا چنین شتابان؟
پاسخ دادش:به جایی نمیروم ،زجایی می آیم.!
گفت خو تو هم تیزبازی در میاره واس ما!
آن که میدویدی بر پل گفت:به خلوتگاه خورشید بودم،تا نشستم بسوختم،هم اینک میدوم مگر موضع مذکور خنک شود!!) اللطاعف فی طواعف!باب اول،منقولات فی کلام محسن!پیج محسن.!