وای دیدی این درسای عمومی تحقیق اینا میدن آدم چه حرصش درمیاد .... تحقیق نهج البلاغم رو میخاستم عید انجام بدم ولی حوصلم نشد
-
مگه فردا اولین جلسه بعد از عید نیست که میری سر کلاس ؟ چرا توعید انجام ندادی
زبان تخصصی داری ؟
آره خدا کنه زودتر تموم شه راحت شیم
تاریخ امتحانمون رو هنوز تغییر ندادن ولی میگن که میخان تغییر بدن اگه ندن از 27 خرداد تا 15 تیر
دانشگاه که نمیرم ولی همین کارآموزی رفتن خیلی سخته
منم 17 دارم میخاستم این ترم 23 تا وردارم خودم رو راحت کنم بعد پشیمون شدم گفتم نمیتونم وقت بزارم رو همشون
من از الان عذای تابستونو گرفتم وای تو این گرما چطوری برم
به من ترم پیش خیلی خوش گذشت ولی این ترم اصلا حال نمیده با زور میرم
چند واحد داری این ترم ؟
نه .... امروز فقط دوساعت صبح درس خوندم ... بعدش خونه نبودم تا 6 .... الانم مثلا رفتم درس بخونم دیدم حسش نیست دوباره اومدم اینجا
یه حسی بهم میگه فردا کلاسم تشکیل نمیشه .
دانشگاه خوش گذشت ؟
اختیار داری عزیز.............
خوشحالم از دیدنت
برو به درست برس . مزاحمت نشم
منم 3و نیم تا 6 کلاس دارم . خوبه برای تو صبحه
این چه حرفیه.........
دوستون داریم و خواهیم داشت
مگه فردا کی میری ؟
سلام مهنایی . خوبی گلم .
خسته نباشی ........
سلام سلنا جان خوبی!!!!!!!!!!!!!!
دیگه برا ما نمیخونی؟!!!!!!!
شب بخیر
شب بخیر گلم . نری فردا بخوابی سرکلاسا
خیلی شجاعی دختر،خوب شاید بار اولش بوده.
من ولی اصلا اهمیتی نمیدم،واکنشی هم ندارم!
یه بار هم میدون شهدا داشتم ماشینو پارک میکردم،سچرم گرفت به یه ماشینی که رانندش بود،مرد بود،اومد پایین و داد و بیداد و نمیدونم ماشینم فلان شد و ...
گفتم،خجالت بکش،بچه ات تو ماشینه،ازت یاد میگیره،جلوی اون حداقل وجه رو حفط کن،بیا بریم همین پایین بدم ماشینتو تعمیر کنن
نگو مهنا،اصلا از اولشم معلوم بود ترسیده،گناه داشت.............
وای هنوز چهره اش تو ذهنمه،دلم واسش سوخت،اصلا دیگه باهاش حرف نزذم،گذاشتم راحت باشه،خیلی متکبر و مغرور بود،وای باباش اومد،زد زیر گریه و رفت تو ماشبن باباش........
سلام
اختیار دارین
اینو نگی چی بگی؟
27 یا 28 سالشم بود،انقده ریلکس نشسته بود تو ماشین!
زده بود دوتا در ماشینو نابود کرده بود،میگفت چیزی نشده،قضا بلا بوده!
470 تومن خسارتش شد!!
خدایی حق بده دیگه مهنا!
من یه بار با یه دختره تصادف کردم،گفتم کجارو نگاه میکردی خانم،گفت ببخشین،گوشیم افتاد پایین.........
بالاخره یه دختر پیدا شد که قبول کنه بلد نیستن رانندگی کنن!
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
