میان لحظه و خاک، ساقه گرانبار هراسی نیست.
همراه! ما به ابدیت گل ها پیوسته ایم.
تابش چشمانت را به ریگ و ستاره بسپار:
تراوش رمزی در شیار تماشا نیست.
نه در این خاک رس نشانه ترس
و نه بر لاجورد بالا نقش شگفت.
در صدای پرنده فرو شو.
اظطراب بال و پری سیمای تو را سایه نمی کند.
در پرواز عقاب
تصویر ورطه نمی افتد.
سیاهی خاری میان چشم و تماشا نمی گذرد.
و فراتر:
میان خوشه و خورشید
نهیب داس از هم درید.
میان لبخند و لب
خنجر زمان درهم شکست.
آره
مخصوصا که دندون عقلمو کشیده بودم،دهنم باز نمیشد حتی بگم یک
پسره بغل دستمم انقدر شوت بود که حد نداشت
یه روز بعد جراحی عین بلبل حرف زدم بخاطر اون پسره
دو تا سوال رسوند کل جوابا رو گرفت ازم بی انصاف!!!
دارم براش....بذار بیاد دانشگاه!!!