mina.a.s
پسندها
219

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هر چه کردم به ره عشق وفا بود وفا
    وآنچه دیدم به مکافات جفا بود جفا

    شربت من به کف یار الم بود الم
    قسمت من ز در دوست بلا بود بلا

    سکه عشق زدن محض غلط بود غلط
    عاشق ترک شدن عین خطا بود خطا

    بار خوبان ستم پیشه گران بود گران
    کار عشاق جگر خسته دعا بود دعا

    همه شب حاصل احباب فغان بود فغان
    همه جا شاهد احوال خدا بود خدا

    اشک ما نسخه صد رشته گوهر بود گهر
    درد ما مایه صد گونه دوا بود دوا

    نفس ما از مدد عشق قوی بود قوی
    سر ما در ره معشوق فدا بود فدا

    دعوی پیر خرابات بحق بود بحق
    عمل شیخ مناجات ریا بود ریا

    هر که جز مهر تو اندوخت هوس بود هوس
    آن که جز عشق تو ورزید هوا بود هوا

    هر ستم کز تو کشیدیم کَرم بود کَرم
    هر خطا کز تو به رفت عطا بود عطا

    زخم کاری ز فراق تو به جان بود به جان
    جان سپاری به وصال تو به جا بود به جا
    توي جلسه كه نميدوني چي پيش مياد - ممكنه يه كار خرابي رو انجام بدي مثلا توي صورت وضعيتت اضافه بنويسي

    يا يكم از برنامه زمان بندي عقب بيفتي يا چند روز رفتي تعطيلات

    مجبوري يه جوري جو رو به نفع خودت تموم كني كه بگي بيكار نبودي و ......

    خلاصه بايد توي كار حراف و شيطون باشي

    ولي نكته مهم اينه كه بايد كار رو به نحو احسنت و خوب بدون اشكال و خرابي تموم كني

    وسعي كني توي بحث نما و تزيينات داخلي يه دستي ببري ولي خوب باشه

    چون متاسفانه تموم مدير پروژه ها و روسا به ظاهر بها ميدن

    بفهمن تو اين طرح دادي ولت نميكنن و كاراي بعدي و پولتو سريع ميئن

    اين كارا واسه پيمانكارا يا مسئولين درگير شركتا ست

    ديگه باي
    ه کار بردن طرح های هندسی دیگه زیادی شلوغش کنه = اين هم نظريه و مهم

    خب فعلا تا بياي

    خبر باتو

    ما هر چي ميدونيم بهمون گفتن از خودمون زياد بلد نيستم - بايد به خاطر احترام به قبليا به بقيه هم گفت

    موفق باشي

    باي -
    بد برداشت نكني قصد دخالت توي كار معمار ها رو ندارم

    ولي توي جلسات بايد ايده هاي نو - طرح هم بدي كه يه جورايي ادعا هم بكني و تجربه رو به رخ بكشي

    توي كار بايد اين جور بود - و الا بيسواد ميدوننت - بايد توي زمينه هاي ذيگه هم وارد باشي

    و مهمترين نكته اينه كه اين طرحا رو بزاري اخر جلسه تا اگه خراب كاري كردي قبلن يا بهت گير دادن - يه راه فرار داشته باشي

    و جو رو عوض كني- يه كمي بد هست ولي تنها راهه و 80% مفيد
    ببين واسه نظر دادن نبايد خودتو دسته كم بگيري - سعي كن حس اينو داشته باشي كه بهتريني - و دفاع كني

    تو محيط كار اين جور سبك حرف زدن و نظر دادن باعث ميشه كسي بهت اعتماد نكنه

    بايد قوي نظر بدي البته نه الكي هم

    ساده يه جورايي واسه الان كه خريد مسكن توي ركوده بايد نما رو طرح خاص بزني

    يا كامپوزيت و اجر با اشكال خاص

    كه تو ديد بزنه - انتخاب اجر قرمز هم واسه اينه
    اهان گرفتم- پس منظورت ناراحتي از نادوني بقيه و حرص خوردن براي بقيه است

    و به دل كشيدن بود -

    راست ميگي خيلي ناراحت ميشم از بي تجربگي و نامردي بقيه در حق هم وخودشون


    منظورم با سنگ يه جور قاب براي ساختمونه

    فقط موندم كه براي فاب يه طرح ساده با شكل موازي بدم

    يا يه جورايي هندسي با طرح هاي جا به جايي( جلو وعقب رفتنه)
    نه اتفاقا زياد بين دوستان به شوخي و خنده معروفم

    و همه ميگن خوش به حالت كه همش ميخندي و مثبت فكر ميكني

    ولي توي بحث اهنگ اينجوريه

    من عاشق شعر هاي با معنيم داريوشو دوست دارم چون هر چي سن و عقل و شعورت بالا ميره بيشتر ازش ميفهمي و لذت ميبري

    امتحان كردم هر كسي داريوش گوش ميده يه جورايي با عرضه تره چه درس چه زندگي

    فقط بديش براي من سيگار كشيدنشه

    توي نت دنبال يه سري اجناس با قيمت ميگردم واسه نماي اين كار واسه همين موندم

    راستي نظرت به عنوان كارشناس درباره نمايه ساختمون با اجر قرمز و سنگ كرمي چيه -جور در مياد -قشنگ ميشه
    راستي كي مياي

    شرمنده كم ديگه بايد برم فردا كلي كار دارم

    يه اناليز رو دستم كه بايد انجامش بدم و قيمتشو بزنم تا مناقصه از دست نرفته
    با با قديماش كه كولاك تره تازه الان مثل قديمش نيستن

    شعر قوي تنظيم قوي با اجراي بي نظير

    البوم مسبب يا چشم من رو گوش بده ديونه ميشي

    اهنگ بوي گندم خود اهنگ ياور هميشه مومن ا مادر

    باور كن گوش دادنشون باعث ميشه بغض كنم نميدونم شايد باورت نشه

    من با داريوش فقط سيگار ميكشم
    خب ميدوني نوع نگرش افراد به اهنگ حس درونشون رو نشون ميده

    خب چه توافقي

    شهرام اصلانگو رو دست نداره

    باورت ميشه من ايام امتحانات گوش نميدادم به يه سري اهنگ

    اوليش داريوشه بعد هم شهرام ناظري اخه ميرفتم توي حس و اصلا درس بي درس فقط .......

    راستي ديگه چي گوش ميدي

    اخه معمولا نديدم يا كم ديدم خانما سنتي به اين شكل گوش بدن - ناظري و هماي و داريوش
    ايني كه من گفتم چي - خودت چي كدومشو ميپسندي

    ميدوني كه با كدومشو

    مخصوصا وقتي ميگه ::::راستي اونجا هم هر كس و ناكس خداست

    ديونم ميكنه
    خب پس خوب شد

    اون كه اولش ميگه:
    اين چه حرفيست كه در عالم بالاست بهشت

    عاشقشم به خدا نظرت چيه تو كه همه رو گوش ميدي
    نه فکر نکنم
    منم گفتم اخه این همه تغییر لازم بود؟
    شما اول مدیریتتون رو درست کنید بعد بیان استایلتون رو عوض کنید؟
    من که دیگه زیاد اینجا نیستم
    توهم خواستی میتونی تو نواندیشان عضو شی
    خب منم برا همین میخندم دیگه
    یهو شب اومدم اینجا فکر کردم اشتباه اومدم رفتم خوابیدم صبح که بیدار شدم دوباره اومدم دیدم نه این بلا نازل شده
    اهان این ستی یه جوری گفت من نصفه عمر شدم اخه
    خوب عیب نداره هروقت تونستی بیا ولی مارو فراموش نکنی یه وقت
    راستی سایت رو دیدی چه بامزه شده
    خوشبختی توپی است كه وقتی می‌غلتدبه دنبالش می‌رویم و وقتی متوقف می‌ماند به آن لگد میزنیم.
    گویند کسان که دوزخی باشد مست
    قولی است خلاف و دل در آن نتوان بست
    گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند
    فردا بینی بهشت همچو کف دست
    امروز تو را دسترسِ فردا نیست
    و اندیشه ی فردات به جز سودا نیست
    حالی خوش باش اگر دلت شیدا نیست
    که این باقیِ عمر را بها پیدا نیست
    بسیار بگشتیم به گِرد در و دشت
    و اندر همه آفاق بگشتیم به گشت
    کس را نشنیدیم که آمد ز این راه
    یعنی همه رفتند و یکی بازنگشت
    این یک دو سه روزه نوبت عمر گذشت
    چون ابر به کوهسار و چون باد به دشت
    هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
    روزی که نیامده است و روزی که گذشت
    چون نیست حقیقت و یقین اندر دست
    نتوان به امید شک همه عمر نشست
    هان تا ننهیم جامِ می از کفِ دست
    در بی خبری مَرد چه هشیار و چه مست
    ای دل چو زمانه میکند غمناکت
    ناگه برود زتن روانِ پاکت
    بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند
    ز آن پیش که سبزه بر دمد از خاکت
    اندک زمانیست این زندگی
    عجب داستانیست این زندگی

    بهاری اگر بود یادش به خیر
    برایم خزانیست این زندگی

    حقیقت زند بوسه بر چوب دار
    چه سر نهانیست این زندگی

    همه درد و حرمان و رنج والم
    چنین ارمغانیست این زندگی

    ببین بر لب جوی ای باخبر
    چو آب روانیست این زندگی

    به جاهی ،به منصب به مالی و نام
    مشو غره ، آنیست این زندگی

    ز صافی گذر تا به صوفی رسی
    که خود امتحانیست این زندگی

    مشو غافل از عمر کوتاه خود
    که خسم جوانیست این زندگی

    قدم بر سرای فقیران بنه
    بدان دار فانیست این زندگی

    مگو بانی مرگ گلها کجاست
    چنین باغبانیست این زندگی

    چه افسانه هایی شنیدم از او
    چه شیرین زبانیست این زندگی

    همان به که کوته کنم این سخن
    عجب داستانیست این زندگی
    هر ذره که در خاک زمینی بوده است
    پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است
    گَرد از رخِ آستین به آزرم فشان
    که آن هم رخ خوب نازنینی بوده است
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا