خاله من از سرشب تا بعد اذان یه سره داشتم تایپ میکردم داشتم از خستگی میمردممممممممممممم.بعد دیگه منو زاها و استار خدافظی کردیم بریم بخوابیم.
بعد هی یکی یه چیزی میگف میومدیم جواب بدیم نمیخوابیدیم.دنگی گف برید بخوابییید گفتم نه گف هرکی زودتر بخوابه برندس من گفتم نه هرکی دیرتر بخوابه برندس گف باشه بعد گفتم واسه کسی که زودتر میخوابه جریمه بذارین دنگیم عکس الاخ گذاش گف اینو یه هفته بکنه آواتارش.بعد گفتم کمه امضا هم اضافه کن اونم گف امضاشو بذاره من الاخ .... سن دارم
دیگه اینقد شکنجه ها سخت بود جرات نمیکردیم بخوابیم هیچ کدوممون
من انگشتام داشت میشکست فک کن ۱۳ - ۱۴ ساعت یه سره تایپ کنی
چشام میسوخت سرم درد میکرد شب قبلش سه ساعت خوابیده بودم همش
دیگه ساعتای ۱۱.۵ بود که دنگی خوابش برد هووووووووووووووووووووورا