MEHRNOOSH.D
پسندها
2,144

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ،،ازطرف خدا،،

    عالم ز برایت آفریدم، گله کردی

    از روح خودم در تو دمیدم، گله کردی

    گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند

    صد ناز بکردی و خریدم،گله کردی

    جان و دل و فطرتی فراتر ز تصور

    از هرچه که نعمت به تو دادم، گله کردی

    گفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشم

    بر بخشش بی منت من هم گله کردی

    با این که گنه کاری و فسق تو عیان است

    خواهان توأم، تویی که از من گله کردی

    هر روز گنه کردی و نادیده گرفتم

    با اینکه خطای تو ندیدم، گله کردی

    صد بار تو را مونس جانم طلبیدم

    از صحبت با مونس جانت، گله کردی

    رغبت به سخن گفتن با یار نکردی

    با این که نماز تو خریدم، گله کردی

    بس نیست دیگر بندگی و طاعت شیطان؟؟

    بس نیست دگر هرچه که از ما گله کردی؟؟!

    از عالم و آدم گله کردی و شکایت

    خود باز خریدم گله ات را، گله کردی
    قضاوت ممنوع

    هیچ وقت حسرت زندگی آدمایی رو که از درونشون خبــر نـداری نخور !!
    حسـادت نـوعی اعتــراف به حقیــر بــودن خــویـش است.
    هــر قلبـى دردى دارد، فقـط نـحــوه ابــراز آن فــــرق دارد.
    بعضى ها آن را در چشمانشان پنهان ميكنند، و بعضى ها در لبخندشان!!
    خنده را معنی به سرمستی مکن
    آنکه میخندد غمش بی انتهــاست...!
    صبح بخیر


    به عزیزی گفتم : صبح به خیر ... در پاسخم گفت:عاقبتت بخیر به وجد آمدم از پاسخش... چه دعایی...! من برای او خیری خواستم به کوتاهی یک صبح و او خیری برای من خواست به بلندای یک سرنوشت... " عاقبتتون بخير "

    #
    از همه ی دوستام معذرت میخوام اگه جوابشونو نمیدم چون سرعت نتم واقعا داغونه ب دلیل مشکلاتی ک برای مودمم پیش اومده:(
    ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﭼﻨﮕﻴﺰ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻳﺎﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻜﺎﺭ ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻞ ﺭﻓﺘﻨﺪ .
    ﻫﻮﺍ ﺧﻴﻠﯽ ﮔﺮﻡ ﺑﻮﺩ ﻭﺗﺸﻨﮕﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﭼﻨﮕﻴﺰ ﻭ ﻳﺎﺭﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ .
    ﺑﻌﺪ ﺍﺯﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺟﻮﻳﺒﺎﺭ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺩﻳﺪﻧﺪ .
    ﭼﻨﮕﻴﺰ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺷﻜﺎﺭﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﮔﺬﺍﺷﺖ،
    ﻭ ﺟﺎﻡ ﻃﻼﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﻳﺒﺎﺭ ﺯﺩ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﺏ ﺑﻨﻮﺷﺪ ،
    ﺍﻣﺎ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﻡ ﺯﺩ ﻭ ﺁﺏ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﻳﺨﺖ .
    ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ،
    ﭼﻨﮕﻴﺰ ﺧﻴﻠﯽ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩ ،
    ﺍﮔﺮ ﺟﻠﻮﯼ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺭﺍ ﻧﮕﻴﺮﻡ ،
    ﺩﺭﺑﺎﺭﻳﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﻔﺖ:
    ﭼﻨﮕﻴﺰ ﺟﻬﺎﻧﮕﺸﺎ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﯾﮏ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺑﺮﺁﻳﺪ ؛
    ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺑﻪ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺯﺩ .
    ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﭼﻨﮕﻴﺰ ﻣﺴﻴﺮ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻣﺎﺭﯼ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﻤﯽ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻣﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﺏ
    ﻣﺴﻤﻮﻡ ﺍﺳﺖ .
    ﺍﻭ ﺍﺯ ﻛﺸﺘﻦ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺘﺎﺛﺮ ﮔﺸﺖ .
    ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺍﯼ ﻃﻼﯾﯽ ﺍﺯ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺳﺎﺧﺖ ،
    ﺑﺮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻟﻬﺎﻳﺶ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ :
    ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻤﺎﺳﺖ ؛
    ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺶ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﻧﺠﺎﻧﺪ .
    ﺭﻭﯼ ﺑﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ :
    ﻫﺮ ﻋﻤﻠﯽ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺧﺸﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﺑﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﺍﺳﺖ ...
    ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ ...
    ﺩﯾﺮﺗﺮ ﺑﺮﻧﺠﯿﻢ ،
    ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﺒﺨﺸﯿﻢ ،
    ﮐﻤﺘﺮ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﯿﻢ ،
    ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺪﻫﯿﻢ .
    نگاه همه به پرده سینما بود.
    (جشنواره فیلم های 10دقیقه ای بود به گمانم...)
    اکران فیلم شروع شد.
    شروع فیلم: تصویر سقف یک اتاق...
    دو دقیقه از فیلم گذشت
    سه ، چهار، پنج ...
    هشت دقیقه ی اول فیلم تنها تصویر سقف اتاق!
    صدای همه درآمد.
    اغلب حاضران سالن سینما را ترک کردند.
    ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین
    و به یک معلول قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید..

    جمله زیرنویس فیلم: این تنها 8 دقیقه از زندگی این انسان بود و شما طاقتش را نداشتید.

    خدایا شکرت
    سلام مهرنوش جونی
    زیارتت قبول باشه
    ایشالله همیشه در سایه مهربان خدای مهربون باشی
    ببخش دیر تبریک میگم بوس بوسی

    اطلاعیه ی جدید برنامه " دور هم خوانی کتاب در تالار کتابخانه " - آغاز فرصت مطالعه
    :gol:
    خداروشگر.....خوشحال شدم گه چنین بود.....فدات دوستان بجای ما
    مرسی خوبم .....سلامتی , این روزای آخر درگیر درسا شدیم دیگه .....فدای تو ....سال نو تو هم مبارک
    آره بابا........بخش نمایشی شامل گاری های ثابت و موقت....بخش اداری شامل مجموعه فضاهای اداری.......بخش خدماتی در نظر گیری ستوران و کافی شاپ) .....بخش آموزشی (شامل مجموعه کلاس های عملی و تئوری)
    سلام مهرنوش جان ....چطوری ؟؟؟ زیارتت قبول .... چطور وذ خوش گذشت ؟؟

    مهرنوشی ازت یه سوال....من برا فرهنگسرا دنبال چندتا کانسپتم.....میتونی کمکم کن؟؟؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا