عصر با عطار بزرگ! داشتیم حرف می زدیم و شوخی می کردیم که یهو این متن رو گذاشت:
من اول می ببینم استانه تحمل طرفم چقدره
باشه باهات کمتر شوخی میکنم....
منم کلا داشتم سر به سرش میذاشتم که کارش به اینجا رسید. حالا بعد از اینکه بهش گفتم تو گول خوردی هی اصرار می کرد که منم شوخی کردم. الآن تو رو برای قضاوت انتخاب کردیم که نظرتو بگی!!! اگه این متن نمی تونه کافی باشه می تونی مکالمه مون رو بخونی... . این یه قضیه خیلی حیاتیه!!!!