maryam7f
پسندها
250

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • جالب بود مرسی.....
    برو تالار ادبیات دستنوشته الان یه چرتو پرتی بلغور کردم از خودم دروکردم نوشتم.....
    برو بخون......................
    نه اومدم خونه همگروهی پایان نامم.. آقا خواب تشریف دارن .. منم بیکار
    خواهش میکنم مریم من میام اینجا با یکی صحبت کنم دیگه.. فعلا
    مجالی برای گریستن نیست
    مجالی برای نگریستن نیست
    مجالی برای زیستن نیست
    با این همه مجالی برای زیستم اگر میبود تو را میگریستم
    مجالی برای نگریستم اگر میبود تو را میزیستم
    هیچ مجالی برای گریستن نیست
    اما
    اگر می بود
    اگر می بود
    تنها به خاطر یکی قطره ی باران گریستم نگریستم و زیستم
    مجالی اگر می بود برای یکی قطره ی باران میگریستم مینگریستم و میزیستم
    تنها برای لحظه ای از فرصتم
    دریا مرثیه ایست و باران زمزمه ای که مرثیه خواهد گشت
    مجالی اگر می بود برای یکی قطره ی باران میگریستم مینگریستم و میزیستم
    تنها برای لحظه ای از فرصتم
    دریا مرثیه ایست که نجوای تو آن را عظمت بخشید و حضور تو من را از غرق شدن رهایی بخشید
    به خودت بخند....
    آفرین توانایت بالاس زود راه افتادی:دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا