mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره


  • باور كن زندگي سخت است...
    وقتي تنها از نگاه دل من مردي!!!
    برگرد ...
    حداقل خودت را به دلم ثابت كن
    حساب ديگران هم با دلشان...
    یادمون باشه خدا ما رو میبینه
    نه کور و نه کر
    کاش وقتی داریم از اعتمادی سواستفاده میکنیم
    غروری له میکنیم بخاطر خودخواهی خودمون
    و دروغ خیلی راحت میکیم
    باور داشته باشیم
    که خدا ما میبینه
    انوقت هرگز اینکارها انجام نمیدادیم
    سلام خوبی
    ببخشید من تو دمی با قران پست گذاشتم فقط ببخشید
    من ایت الکرسی گذاشتم و همران با تفسیر و انچه که خودم بعد از خوندن تفسیر درک کردم هم نوشتم
    فقط امیدوارم حذف نشه اخه نمیشد فقط یه ایه گذاشت
    و دوستان ازش استفاده کنند
    با اجازتون من تو پست دمی با قران مطلب میذارم و همکاری میکنم تا یه پست خیلی خوب بشه و دوستان ازش استفاده ببرند و بتونیم حقیقت زندگی به کمک قران و لطف خدا پیدا کنیم
    .پایانامه اش در باره ساختمان شهرداری ....یکم دیگه کار داره که باید روی این شیت انجام بدم ...



    مدتهاست که قلبم میخواهد به تو چیزی را بگوید :

    من

    هر نفس که میکشم

    با یاد تو

    با عشق تو

    باصدای تو

    با نگاه تو

    با نفسهای توست

    زندگی من

    دوستت دارم
    دلتنگی ام

    تنها در چشمان تو

    با گرفتن دستان تو

    با بوسه های تو

    در اغوش تو

    درمان میشود

    فاصله

    با دل

    رها می شود

    من مدتهاست

    که در قلبم

    با دلم

    با تو

    هم اغوشم

    وزندگی میکنم
    اسمانم را برای از تو نوشتن از خدا خواستم ....

    تمام هاله احساسم را به دور پیچک محصور کرده عشق سرودم ....

    من عاشقانه نوشتن از تو را با تمام وجودم دوست دارم .....

    اسمانم ...فاصله را با دمیدن احساس عشق مایوس میکند ......حسرت دوری دلها را به فاصله ها میبارد ....و عشق را با

    نزدیکی دلها تقدیم میکند ...

    من تو را میسرایم .....از انسوی دریاها .....زندگی من...
    و اما اشنایی مان در یک چهارچوب نبود ...

    اشنایی مان در یک محیط پر از ابهام .....پر از احساس ....

    در یک روز بارانی

    زیر یک الاچیق

    یادت هست ؟؟؟

    چگونه نوازش میکردیم قلب هایمان را .....

    هر دو هیچ نمیگفتیم

    تنها سخنمان با نگاهمان بود ..

    سخنی از جنس دل ...

    سخنی از جنس سکوت .....
    در لحظات
    بی کسی
    فقط یک نفر همیشه
    کنارت هست
    اول خدا
    و بعد انکه
    دوستت دارد
    سرم را که تکیه میدهم


    به سینه ی مردانه ات



    همه ی کوهها کم می آورند



    امن ،آغوش توست که



    بهانه ایی میشود



    برای هزار باره پیدا شدن در حریمت....


    قدم زدن در ساحل دریا را دوست دارم .............تنها و فقط با تو وبه یاد تو .........تویی که همه قلبم را متعلق به خود کرده ای .......
    صدای دل .......صدای فصل ها ......صدای دلتنگی های گاه و بی گاه ..........انسان را از همیشه بی تاب تر میکند ........

    ارام ..........نوشتن .......از قلب .............برای تسکین دلتنگیت ...........از یارت ........به مانند گرفتن جانی دوباره است ......


    ببخشید یه کاری باهاتون دارم لطفا پیامتون باز کنید ببخشید که مزاحمتون شدم
    دوست خوب من

    زندگی من

    نفسهای من

    به خاطر ستاره ات

    همیشه بخند و همیشه شاد باش

    همیشه برایت ارزوی خوشبختی را دارم ......



    دوست خوب من

    زندگی من

    نفسهای من

    به خاطر ستاره ات

    همیشه بخند و همیشه شاد باش

    همیشه برایت ارزوی خوشبختی را دارم ......



    زندگی من

    در کوچه ها ........ردپایت ........نبودنت را به خاطرم تصویر میکند ......

    تو همیشه وجود داری ...........در قلبم ........

    دلم ..... در نبودن تو نیز .....همواره...عشقت را در خود ستایش میکند ......
    دلتنگی .....دور یا نزدیک بودن را نمیشناسد ....تنها دل را میشناسد ....عشق را میشناسد ....


    ان هنگام که تو را در خود میجویم ....خود را فراموش میکنم ......تو را می یابم ........و به خودی که تو شده است میبالم ......عاشقانه هایم در گرو عشق توست شاهزاده ام .....

    من از برای تو نوشتن را دوست دارم ....من عاشقانه نوشتن .......عاشقانه زیستن در اغوش تو را دوست دارم ....

    فاصله دلیلی برای از تو دور بودن نیست ........من با دلم و با قلبم با تو زندگی میکنم .......زندگی من.....
    زندگی من .........

    وقتی میخواهم از تو بنویسم .......

    تمامی خاطراتم دست به دست هم میدهند که تو را از ته قلبم بسرایم ........

    تو شعر میشوی ......

    و در کالبد وجودم .......همه ی من را متعلق به خود میکنی ......

    و من ....خود تو میشوم ...


    یار من ........عشق من ....

    از دلم برایت مینویسم که چه سخت است نبودنت ........

    که چه سخت است دور بودنت ......

    چه سخت است لمس نکردن دستانت ......

    هر روز به قلبم می اندیشم .......به بهانه گیری دلم ....که چه بی تابانه تو را میخواند ....

    ایا قاصدک ها خبری از من برایت نیاورده اند .....

    ایا صدای قلبم را امواج دریا بر ساحل قلبت نسیم نفرستاده اند .......

    میخوانم تو را ...از دور دست ها ..........از انسوی دریا ها ........کجایی زندگی من .......کجایی .........کجایی .....


  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا