سلام مانی جان خوبی؟
موفق باشی دوست خوبم.........................
-
سلام مانی جان خوبی؟
موفق باشی دوست خوبم.........................
㋡ عکس هایی از آکــــواریوم اعضا باشگاه ㋡
پس ندادم که !
خوشم اومد واست فرستادم
قاصدک حرف مرا از بر کن...
برو آن گوشه باغ...سمت آن نرگس مست و بخوان در گوشش..
که همین نزدیکی...
یک نفر یادت هست...
و..
دلــــــــش سخت برایت تنگ است...
چــه حس خــوبي دارد
اتفــاق نگاهتـــ .....
كـه در اين بن بستــ چشمهــاي مـن گيــر مي كند
دلــم كه مي لــرزد..!
مردمكـــ هــا همه مــرا ....
سـر مي دهد روي "تــــو" ....
" دُنـیـایـــِ مـَجـازیــــ "
شـلـوغ تـریـنــ سـرزمـیـنِ تـنـهـایـی ستـــ ...
بـا " هـمـه کَســـ " هستـی و
بـا " هیــچــ کـَســـ " نـیـسـتـیـــ !!!
پشت آن پنجره ی رو به افق ، پشت دروازه ی تردید و خیال ، لا به لای تن عریانی بید ، من در اندیشه ی آنم که تو را ، وقت دلتنگی خود دارم و بس....
وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست،
گاه نگاه است و گاه سکوت ابدی...
من نه عاشق هستم..... ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من....... من خودم هستم وتنهایی و یک حس غریب .....که به صد عشق و هوس میارزد.....
وخدا میداند که سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود......
من نه عاشق بودم ونه الوده به افکار پلید......
من به دنبال نگاهی بودم که مرا از پس دیوانگی ام می فهمد.......
روزی آمد،گفت : بی معرفت ، سنگدل ، بی احساس دوستت دارم
خندیدم...
فریادکشید که نخندباورکن
لبخندزدم...
... اشک هایش جاری شد گفت به خداقسم...
دلم لرزید زیرلب گفتم خدایا نام تو را برد به تو اعتقاد دارد
.
.
.
امروز زیر لب گفتم خدایا:مرا ببخش
اگر از ابتدایش باورش میکردم،نام تو به دروغ قسم خورده نمیشد...
اه از ان روزی که بهانه های ماندن بهانه های رفتن شوند....!
من همیشه به پروفایلتون سر میزنم. وهمیشه میخونم ولذت میبرم .گاهی میخندم گاهی گریه میکنم وگاهی فقط فکر میکنم..............
عشق ،یعنی که تکان خورده و سرپا بشویم
زورکی هم که شده در دل هم جا بشویم
آنقَدَر صبر که شاید علفی سبز شود
پای هم پیر شویم و متوفّی بشویم !
بــــايــد از منفــي بـــافي دســــت بــــرداريــــم
زنــــدگي آنقـــدرهـــــا هـــــم کــــه فکــــر مي کنيـــم پيچيــــده نيست
زنـــــدگي کـــوتــــــاه اســت
قــوانيـــن را زيـــر پـــــا بــگــــذار
بــــه ســـرعـــت ببــخـــش
همــــيشـــــه بخـنــد
هيــــچ وقـــت لبخنــــد را از لـــبهــــايـــت دريـــغ نکن
مهـــــم نيســـت زنــــدگي چقــــدر عجيـب اســت
زنــــدگي همـــيشــه آن طــــور کـــه مــــا فـکـــر مـي کنيـــم پيــش نـمـي رود
امــــا تـــا زمــــاني کــــه هستيــــم، بـــــايد سپـــاســگذار بـــاشيــــم
" دُنـیـایـــِ مـَجـازیــــ "
شـلـوغ تـریـنــ سـرزمـیـنِ تـنـهـایـی ستـــ ...
بـا " هـمـه کَســـ " هستـی و
بـا " هیــچــ کـَســـ " نـیـسـتـیـــ !!!
باختی در کار نیست
برای تو
قلبم را ریسک می کنم
یا می برم
یا می میرم
نَـ ـفَــ ـســت
چـــقــدر شبـیـه مردمکــــ چشمـــم
دودو مـی زنـــد ...!
تــرســیـده ای ؟
خـــسـته ای شــبیــه خـــودم ؟
و هــراســان شبــــیه ثــانیـــه هــا ؟
سـنگـیــن مـثـل دقـــیقـه هــا ؟
و ساعــت هــا … ؟
راستـــی قــ ــ ــول هـایـــت را بـه چــه قـیمـــت بـه عـــبـور زمـــــان فــروخــتـه ای ؟
مـن هــنـوز کـــنار رد پــای گذشـــته ایســتـاده ام
خـــودم را بـه خـــــــــواب نبـــودنـــــــت مــی زنــم
چــشـم هایم چــقـدر چُـــرت مـی زنند ،
میـــان لالائــیِ حقــیقــــت ...!
کـــــجــــای ایـــن نـــبـــودن هــا
بـه بــودنـــم مــی خـــنــــــــدی ؟!.
بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد...
من تو را در قلبـــــــــــ دارم نه در دنیا...
به دنیا می آییم،
تنها برای چند لحظه
این رویداد غم انگیز زیباست
می میریم،
تنها برای چند لحظه
این پدیده زیبا غم انگیز است
دیگر چه فرقی میکند چشمهایمان باز باشد یا بسته
آمدن همان رفتن است
دنیا آنقدرها هم که می گفتند قشنگ نیست
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ...
گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ می شود ...
گاهی دلم برای پاکیهای کودکانه قلبم میگیرد ...
گاهی دلم از آنهایی که در این مسیر بی انتها آمدند و رفتند خسته می شود ...
گاهی دلم از کسانی که ناغافل دلم را میشکنند میگیرد ...
.
.
.
.....گاهی آرزو میکنم ای کاش ...
دلی نبود تا تنگ شود ...
تا خسته شود ...
تا بشکند...
ز خوشبختی لبخند زدن به دیگران است،
و آرام کردن آن*ها وقتی که اندوهگینند...
همان*گونه که شمع، در اتاقی با دیوار*های سپید بهتر می*درخشد
خوشبختی ما نیز
وقتی از انعکاس لبخندِ دیگری به ما می*رسد
درخشان*تر است...
آ دمهاي ساده را دوست دارم
همان ها که بدي هيچ کس را باور ندارند
همان ها که براي همه لبخند دارند.
همان ها که هميشه هستند، براي همه هستند؛
عمرشان کوتاه است.
آدم هاي ساده را دوست دارم.
بوي ناب آدم مي دهند !
یک لحظه چشم های تو را دیدم
عجب تماشایی
وسر شاخه های دلم
سبزشد، جوانه زد
قلم برداشتم که . . .
نه
من این سیب سرخ را
با هیچ کس قسمت نخواهم کرد
تــــو را گم کرده ام امروز ... وحالا لحظه هاي من
گرفتارسکوتي سرد و سنگينند
و چشمانم که تا ديروز به عشقت مي درخشيدند
نمي داني چه غمگينند
نمي دانم چه خواهد شد
پر از دلشوره ام... بي تاب ودلگيرم
کجاماندي که من بي تـــــو هزاران بار،در هر لحظه ميميرم... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
