mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • گستـــاخی خیالــم را ببخــش که حـتی لحـظه ای ...

    یـادت را رهـا نمی کـند...

    نَـﮧ تو دروغگـ ـو نیستـے ...

    حَوآسِ مـَטּ پَـرت اَست ..

    گفتـﮧ بودے دوستَم دآرے بـے اَندآزه ..

    خوب کـﮧ فکـ ـر مـے کُنَم ..

    تآزه مـے فَهـمَم کـﮧ " بـے اَندآزه " یَعنـے چـﮧ . . . !

    کـوچـﮧهآ رآ بَلَد شُـدَم ..

    رَنگـهآے چِرآغِ رآهنـ ـمآ ..

    جَدوَلِ ضـ ـَرب . . .

    دیگَر دَر رآه هیـچ مـَدرِسـﮧ اے گـُم نمـے شَـوَم ...

    اَمّآ گـآهـے مـیآטּ آدَم هآ گـُم مـے شَـوَم . . .

    آدَم هـآ رآ بَـلَد نیسـتَم !

    من فقط ستاره تو بودم

    ارزوی ستاره ات خوشبختی توست

    میدانم با رفتنم اسوده ای

    پس میروم

    ستاره ات برمیگردد به اسمانش

    هر گاه که با ستاره ات سخن داشتی

    کافیست به اسمان نگاه کنی

    و ستاره ات را صدا کنی ......
    مانی جان هیچ نیازی ب تشکر نیس عزیزم.......:gol::gol:
    ببخشید ک پروفم بسته اس......:(
    باید مــــــــردونه پـــــــاش وایســــتی...

    دل آدما...!!

    شیشه نیست که روی آن "هــا" کنیم...!!
    ......
    بعد با انگـــشت قــــلب بکشیم و وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم

    و کیـــــف کنیم...

    رو شیشه نـــازک دل آدمـــا

    اگـــه قلبـــــــــی کشیدی،

    باید مــــــــردونه پـــــــاش وایســــتی....

    درسته ..........ازت خواستم ستاره ات را دوست نداشته باشی

    بهت گفتم ......هر وقت بخوای میتونی بری ..........

    اما بهت نگفتم وندونستی ......... که وقتی بری .....قلب ستاره ات را همراه خودت میبری

    بهت نگفتم ........ همه وجود ستاره ات را میگیری ........ بهت نگفتم زندگی را از ستاره ات میگیری ........

    دوستت دارم ............برگرد پیش ستاره ات .......برگرد
    باران ....

    آسمان بارانی است ، همگی می گذرند ... چتر دارند به دست تا نبارد باران بر سر و

    صورتشان ، اما ...

    من تنـــــها و رهـــا گام بر می دارم بی چتر ...

    و به تــــو می اند یــشم
    من در یک روز بارانی گم شدم

    روز رفتنت

    که باران نگذاشت اشکهایم را ببینی

    خیسی صورتم را از باران دیدی

    که باران بود اما

    از ابر دلتنگیم

    که آسمان با من هم نوا شده بود

    من در یک روز بارانی گم شدم

    که بخار نفسم

    در سردی رگبار آسمان

    رفتنت را کدر کرده بود

    من در یک روز بارانی گم شدم

    و دیگر هیچکس مرا نیافت

    حتی خودم


    چشمهایم بسته است

    به چه می اندیشم؟

    به تمنای دلم

    به دلیل نفسم

    به صدای قلبم

    به تومی اندیشم

    تو که در قلب مکان داری

    و در خاطر من میمانی

    به تومی اندیشم

    تو که در تک تک ذرات وجودم جای داری

    به تو می اندیشم.........


    از من نپرس چقدر دوستت دارم

    اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست.

    به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم!!!

    مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد؟

    مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم؟


    بگو معنی تمرین چیست ؟

    بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟

    بریدن از خودم را ؟

    مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی ...

    از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم؟

    همه می دانند که دوری تو روحم را می آزارد!!!

    تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند.

    نگاهتت را از چشمم برندار مرا از من نگیر ...
    هـَ ـر پَنجـِرﮧ اے زیبآست ...

    اَگَر . . .

    تو میآטּ قـ ـآب ِ آטּ طُلوع کُنے ...

    میدانستـَـــــــــم رویـا بود ...

    مــَــن و تـــــُــــو !؟

    بَعـــــــــید بـود آن هَمه خـوشبختی !!

    حَتـــی در تَـــــــصـور ِخُـدا هـم نبود !

    حَق داشتــــ که بـرآورده نکرد !

    دُعـاهــ ـــــ ــــ ــای من گُــناه بـودند !!

    هیچ گُنآهـے بـآ آرآمِــشْ مَأنـوس نـیست ...

    دَر آغـ ـوشِ تـو آرآم گِـرِفتـﮧاَم ..

    آغـ ـوشِ تو گُـنآه نـیست . . . !

    حَقیقَـت دآرَد ...

    کـ ـآفـے اَست چَمِـدآטּ هـآیَـت را بِبـَندے ..

    تآ حـ ـآضِـر شَوَند ، هَـمـﮧ ...

    بَـرآے اَز یـآد بُردَنَـت ...

    آنکـﮧ بیشتـَر دوسـتَت مـے دآرَد . . .

    زودتـَر !

    دلـــ ـتنگــ ـے یعــ ـنے :

    رو بـــ ـه روے دریــآ ایــ ـسـ ــتآده بــآشــ ـے ..

    و خـــ ـآطــره ے یـــ ـک خــ ـیآبآن خــفه ات کــ ـند ...

    عَجـبْ حِکـآیَتـ ـے اَسـت...

    حَوآسَـم رآ بـﮧ هَـر کُجـآ پَرت مے کُنـم...

    بـآز هـ ـم دور و بَرِ تو مے اُفـتـدْ ..!

    گآهـے هَـ ـوَس مـے کُـنَم . . .

    تـَمآم ِ کآغـَذهـآے سـِفید ِ روے میز رآ ..

    اَز نآم ِ تو پُر کـُنَم ...

    تـَنگآتَنگ ِ هـَم . . . بـے هیچ فآصلـﮧ اے ...

    اَز بـَس کـﮧ خـ ـآلـے اَم اَز تو ..!

    اَز بـَس کـﮧ تو رآ کـَم دآرم ..!

    تـ ـآریک بآد خآنـﮧ ی مَـردے کـﮧ ...

    نمـے جَنگَد بَرآے زَنــے کـﮧ ..

    دوسـ ـتَش دآرَد .. !

    دیـوآنـﮧ ےِ روزْهآیـے هَسْتـ ـَم ..

    کـﮧ مِهـربآטּ میشَوے . . .

    حَتـّے اَگـ َـرْ نَـدآنمْ چـرآ . . . !

    اِعتِرآف ِ تـَلخـے اَست !

    اَمـّآ ...

    بـه جـآے خآلیَـش ...

    بـیشـ ـتر اَز خـودَش عـآدَت کَـرد ﮧ اَم ...

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا