از دل و دیده، گرامیتر هم
آیا هست ؟
- دست،
آری، ز دل و دیده گرامیتر :
دست !
زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان،
بیگمان دست گرانقدرتر است.
هر چه حاصل كنی از دنیا،
دستآورد است !
هر چه اسباب جهان باشد، در روی زمین،
دست دارد همه را زیر نگین !
سلطنت را كه شنیده ست چنین ؟!
شرف دست همین بس كه نوشتن با اوست !
خوشترین مایه دلبستگی من با اوست.
در فروبستهترین دشواری،
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سرخود، بانگ زدم :
- هیچت ار نیست مخور خون جگر،
دست كه هست !
بیستون را یاد آر،
دستهایت را بسپار به كار،
كوه را چون پر كاه از سر راهت بردار !
وه چه نیروی شگفتانگیزی است،
دستهایی كه به هم پیوسته است !
به یقین، هر كه به هر جای، درآید از پای
دستهایش بسته است !
دست در دست كسی،
یعنی : پیوند دو جان !
دست در دست كسی
یعنی: پیمان دو عشق !
دست در دست كسی داری اگر،
دانی، دست،
چه سخنها كه بیان میكند از دوست به دوست ؛