mani24
پسندها
36,449

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بعضی از آدم ها انقدر نگاهشان

    چشم هایشان


    دست هایشان


    مهربان است ... كه دلت میخواهد

    یكبار در حقشان بدی كنی و نامهربانی


    و ببینی نگاهشان،چشم هایشان،دست هایشان

    وقتی نامهربان میشود چگونه است

    در نهایت حیرت تو

    میبنی

    مهربان تر میشوند انگار

    بدیت را با خوبی

    نامهربانی ات را با مهربانی

    پاسخ میدهند

    چقدر دلم تنگ است برای دیدن چنین ادم مهربانی
    عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت،مال تو است


    و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده




    انسان ها را بدون اينکه به وجودشان نياز داشته باشي ،


    دوست بدار ؛

    کاري که خدا با تو مي کند ...
    اِی کاش حَوالی دِل تو هَم "بـــــارانی" بیایَد ٬ زَمینی تَر شَود

    بوی خاکی بلنَد شَود

    شایَد کَمی "عاشِقَم" میشدی...

    باران بِه کِنار...

    "لامصَب این روزها "بــــــــهَارست



    گفته بودي دلتنگي هايم را با قاصدک ها قسمت کنم

    تا به گوش تو برسانند.

    مي گفتي قاصدکها گوش شنوا دارند غم هايت را در گوششان زمزمه کن

    و به باد بسپار .

    من اکنون صاحب دشتي قاصدکم.

    اما مگر تو نمي دانستي قاصدکهاي خيس از اشک مي ميرند؟؟؟!!!
    من !

    سخاوتمندانه "تو" را به قلبم هدیه میدهم..

    و سخت لرزانم از هدایه ای چنان با شکوه!!

    ای بهانه ی زیبای زنده بودنم :

    سطرهای جا مانده از از شور و احساس قلبم را به تو تقدیم میکنم ..

    و برای تو مینویسم..


    برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست ..

    برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست…

    برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد…

    برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است..

    برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست…

    برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است..

    برای تویی که عشقت معنای بودنم است..

    برای تویی که آرزوهایت آرزویم است ..


    دوستت دارم تا ..

    نه!

    دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد..

    بی حد و مرز دوستت دارم..
    زنــــــــــــــــ♥ــــــــــــــــــــدگی


    شـــــــــــــــ♥ــــــــــــــــهد

    گـــــــــــــــــــــ♥ــــــــــــــــــل

    اســـــــــــــ♥ـــــــــــــــــــــــت

    مـــــــــــــــــــ♥ـــــــــی خــــــــــــــــــوردشـــــــــــــــ


    زنـــــــــــ♥ــــــــبـــــــــــ♥ـــــــــــور

    زمـــــــــــــ♥ــــــــــــان


    آنــــــــــــــــ♥ــــــــــچه از آنــــــــــــــــ

    بــــــــــــــ♥ـــــــــاقیســــــــــــــــــت

    عـــــــــــــــــــ♥ـــــــــــــسل

    خــــــــــــ♥ــــــــــــاطره هاســــــــــــــت

    يڪ سرے اَز حَرف ـهآ رآ نِـمے توآטּ فَرآموش ڪَرב !


    بـہ هيچ نَحوے...


    گاه گاهے בَر ذِهـטּ مرور مے شونـב


    امّا هَر بآر


    تمآمــ وجوב اِنسآטּ را پُر مے ڪُنـב...


    از / نـِفرَت / !


    چيز بـבے اَست


    اما بہ آבم يآב آور مے شوב..


    بَعضے چيز ـها فرآموش نَشدنے انـב !!!...!



    دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد

    نه التـــمـاس هـــایم را

    و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…

    به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی...

    درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
    یه روزی میرسه که جای خالیم رو با هیچ چیز نمیتونی پر کنی …….
    .
    من ” خاص “نبودم ،.
    .
    فقط …
    .
    .
    .
    عشقم بی ریا بود…
    .
    و عشق بی ریا کیمیاست …!
    برای دلم گاهی مادری مهربان میشوم٬



    :دست نوازش بر سرش میکشم، میگویم



    "غصه نخور٬میگذرد...."



    برای دلم گاهی پدر می شوم٬



    خشمگین می‌گویم:



    « بس کن دیگر بزرگ شدی....»


    گاهی هم دوستی می‌شوم مهربان،



    دستش را میگیرم، میبرمش به باغ رویا......



    دلم، از دست من خسته است.............
    دیشب دفتری روکه دلتنگیهاموتوش نوشته بودم پاره کردم


    آخه دلم گرفته بودوقتی که خوندمش دلم به حال خودم سوخت


    به عشق پاکی که اون لیاقتشونداشت میدونم برمیگرده اماخیلی دیر…

    روزیکه اشکهاش آتیش دلموخاموش کنه
    تو برو ، من هم برای اینکه راحت بروی میگویم :

    باشد ، برو خیالی نیست …

    اما کیست که نداند بی تو تنها چیزی که هست

    خیال توست …
    ببین با من چی کار کردی ، ببین دیگه نمیخندم

    تو برمیگردی با گریه ، دوباره ، شرط میبندم !

    آرزوی خیلی ها بودم

    از آن دست نیافتنی هایشان….

    ساده اسیرت شدم که قدر ندانستی
    جـــــــانم بـــــــاش

    تا به لبـــــــم برســـی

    می خوام هـــــمه ببینند

    با تــــو جان به لـب شدم !!
    سلام و عرض ادب / امضای شما رو من با این عنوان شنیدم:اسم مرا به خاطر بسپار اما نام مرا بر لب مبند که مسموم میشوی من داغ دیده ام/بهرحال قابل تامل/زیر سایه الله برقرار باشید/یاحق
    آدم وﻗﺘﯽ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻋﻄﺮ رو ﺑﻮ ﻣﯿﮑﻨﻪ دﯾﮕﻪ ﺷﺎﻣﻪ اش ﺑﻮی ،

    ﻋﻄﺮ ﺑﻬﺘﺮ دﯾﮕﻪ ای رو ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻧﻤﯿﺪه .


    آدﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺻﺪ ﻧﻔﺮ می پره ﻫﻢ دﯾﮕﻪ ﻋﺸﻖُ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻧﻤﯿﺪه!
    "تنهایی" عار نیست !


    اتمام حجت است به تمام قلبهای بی درو پیکری که ؛


    جز به وقت تنهایی به رویت گشوده نمیشود
    خانواده همیشه هم خون بودن نیست ...


    خانواده یعنی آدم هایی در زندگیتان ، که خوهان شما در زندگیشان هستند ...


    آن هایی که شما را همانگونه که هستید می پذیرند ...


    کسانی که حاضرند هر کاری بکنند تا لبخند شما را ببینند ...


    کسانی که در هر شرایطی دوستتان دارند ...

    واژه غریبیست عشق……


    لحظه ای آبادت میسازد،لحظه ای ویران….


    لحظه ای پادشاهی و گاه گدا…


    پر است از فراز و نشیب…


    دوری و نزدیکی..


    تضاد و تفاهم…


    شک و یقین….
    تو که نیستی


    حرفهایم گوشه ذهنم خاک می خورند


    گاهی بر من بوز


    مانند نسیم


    بگذار نوازشت را


    بخاطر بسپارم…


    «پیشانی ام»

    سجده گاه لب هایت؛

    «چشمانم»

    میعادگاه قدم هایت؛

    «دستانم»

    تکیه گاه خستگیهایت؛

    و «قلبم»

    حریم دلتنگیهایت؛

    تمامی اینها،

    ارزانی «نیم نگاهت»!

    یک شــب ِآروم میخــــواد … بــا آهنگــــی رومــــــانتیک…



    چنــــد تا شمــــــع … و یک عالمــــــه تــــو…



    که بــه دنیــــا بگـــــــم … خــــداحـــــافـــــــظ …



    دنیــای مــن کســــی ست…



    که در آغـــــوشش جــان میدهــــم…



    یعنـــی « تــــــــــ♥ــــــو »
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا