mahsa1369
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
سلام خانم مهندس
صبر عن الله
آمده كه جواني از محبين از شبلي راجع به صبر پرسيد و گفت: كدام صبر شديدتر است؟ شبلي گفت: صبر براي خدا ... جوان گفت: نه.
گفت: صبر همراه با كمك خدا ... گفت: نه
گفت: صبر بر خدا .... گفت: نه
گفت: صبر در راه خدا ... گفت: نه
گفت: صبر با خدا ... گفت: نه.
شبلي گفت: پس واي بر تو! كدام صبر است؟
جوان گفت: صبر از فراق خدا.
پس شبلي آهي كشيد و بيهوش شد و افتاد.
خدای مهربونم کمکم کن تا از میان هزاران راهی که به تو نمی رسد راهم را به سوی ابدیت بیابم
یه وقتایی دوست داری ...
بری یه جای بلند ...
چشماتُ ببندی ...
یه نفس عمیق بکشی ...
و ...
خودتُ پَرت کنی پایین ...
پرواز کنی ...
مُعَلَق شی ...
و ...
آروم نفس بکشی
سلام چه خبر خوبی مهسا جون
اختیار دارید
لطف میفرمایید
منم اونطرف راحت ترم
دارم سعی میکنم
مهسا جان صندوق دریافت پیام خصوصیت پر هستش
نمیتونی پیام دریافت کنی
اینترنتم شدیدا به مشکل خورده
الانم به مکافات تونستم بیام
شلام......
سلام تجازه هست در لیست دوستانم قرار بدم شمارا
بچه ها این با من شوخی میکنه الکی میگه
دوستان جهت رفع سوء تفاهم کوروش پسر منه و منو مهسا خانوم اقوامیم
بچه ها این خیلی نامردیه همش دارم بد میاااااااااااارم امشب شد چندتا اتفاق بد خدا بخیر بگذرونه
هستیم در خدمتتون
کوروش جون سلام دارن خدمتتون
ممنون مهسا جان از عکسات
ای بابا بزرگ میشی یادت میره.
بهش فکر نکنی کودش خوب میشه.
خب بیا
خب حالا ببخشید چرا میزنی؟؟؟
سلام شیطون اون دختررو که خودم بهتداده بودم.ممنون.اون اردکارو دیدم یاد اون کارتونی افتادم که پسره سوار اردک میشد.اسمش یادم نیس ولی خاطره خوبی بود
صبی رفته بودم سر ساختمون .یه کتری افتاد رو سرم از طبقه دوم شانس اوردم صبح بود چون هنو توش اب نریخته بودن شونم هنو درد میکنه.
ممنون از عکس زیبات گلم
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای.
چقدر خوشکل .
چهطوری ؟
سلام خوبی؟
چه بامزه است
در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست،
پس برخیز تا چنین مردمی بگریند ...
دیوو نه نگران نباش دزست میشه.هیچوقت به خدا نگو 1مشکله بزرگ داری به مشکل بگو 1خدای بزرگ داری غزیزم.اصلا نگذان نباش هرچی بشه خداسته پس اگرم بد بود ناراحت باش چون خدا خواسته و اگر اون بخواد یعنی به صلاحت بود.نگران نباش عزیزم.بوس. دگ گریه نگنیا.بوس بوس بوس
ایرانیه میره ایتالیا شب شام رفت بیرون. اشتباها میره رستوران ایرانی .
با خودش میگه یه خورده اذیتشون کنم.
گارسون میره پیشش سفارش بگیره.
یلرو میگه
.....)داری.
گارسون میگه:میخوری یا میبری.
خب من هر کدومو میگفتم تو میگفتی نه اون یکیه تا جایزمو ندی. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
