mahsa1369
پسندها
109

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تو اون شــام مهتاب كــــنارم نشستي
    عجب شاخـه گل‌وار به پايــم شكستي
    قــــلم زد نگـــاهت به نقـــش‌آفرينـــي
    كـــه صــورتگري را نــبود ايـن‌چنـيــني
    پريـــزاد عـــشق رو مــه‌آســا كشيدي
    خـــدا را بــه شـــور تماشــــا كشـيدي

    تو دونستـه بودي چه خوش‌بـاورم مـن
    شكفتي و گفــتي از عشق پرپرم مـن
    تاگفتم كي هستي توگفتي يه بي‌تـاب
    تا گفتم دلت كـــو تو گفتـــي كه دريـاب
    قسم خوردي بر ماه كه عاشق‌‌ترينــي
    تو يك جــمع عاشــق تــو صادق‌ترينـي
    هـمون لحظه ابري رخ مــاه رو آشفـت
    به خــود گفتم اي واي مبادا دروغ گفت
    ای هــمه آرامشــــم از تو پریشـانــت نبـــــیـنم
    چون شب خاکستـــری ســر در گریـبانت نبینم
    ای تو در چشمان من یک پنـجره لبخند شادی
    همچو ابر سوگــــوار این گونه گریـــانت نـــبینم
    ای پر از شوق رهایــــی رفتـــــــه تا اوج ستاره
    در میان کـــوچه ها افـــتان و خیـــزانت نــــبینم

    مــــرغک عاشـــق کجــا شد تــور آواز قشـنگت
    در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم
    تکیـــه کــن بـــر شانه ام ای شاخه نیلوفریـــنم
    تا غم بی تکیـــــه گاهی را به چشمانت نبینم

    قصـــه دلتنـــگیت را خـــوب من بـــگذار و بـــگذر
    گــــریه دریاچه ها را تــا به دامــانـــت نـــبیــــنم
    کاشکی قسمت کنی غمهای خود را با دل من
    تا که سیــل اشک را زین بیش مهمانت نبیــنم
    تکیه کن بــــر شانـــه ام ای شاخه نیلوفریــــنم
    تا غم بی تکیــــه گاهی را به چشـمانت نبینم
    تکـــیه کن بــــر شانه ام ای شــاخه نیلوفــرینم
    تا غم بی تکیــــه گاهـی را به چشمانت نبینم
    سلام .به به میبینم که داری به خودت فشار میاری.

    اگه مسابقه اشپزی شمالی بزارن اینجانب اولم.

    اردک شمالی درست میکنم انگشتاتو بخوری ... واسه من کلاس اشپزی چییی نذار:gol:
    می خواهم از تو بگویم

    بی آن که در جستجوی قافیه باشم

    و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم

    می خواهم از تو بگویم

    از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری

    با ساده ترین کلمات

    همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد

    می خواهم بگویم دوستت دارم

    امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم

    نه می خواهم ستاره ها را برایت بچینم

    و نه می خواهم به شهر آرزوها و رؤیاها بروم

    فقط ساده و با صداقت

    همراه با شاهدی صادق

    از اعماق جانی سوخته

    با چشمانی بارانی

    می خواهم بگویم دوستت دارم

    و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید

    من تقدس عشقت را

    بر کرامت وجودم نشانده ام
    ]قیامت میشه...
    خدا میگه:اماما و پیغمبرا بهشت ...
    بقیه برن جهنم
    ترکه میره تو صف اماما میگه:منم امامم،
    فرشته ها میبرنش پیش خدا میگن:این میگه من امامم
    خدا میگه:اونو ولش کنید...
    بیاید این لره رو بگیرید میگه:از جای من پاشو......
    ]

    کبرعبدی می‌گوید: یک روز سر سریال بودیم. هوا هم خیلی سرد بود. از ماشین پیاده شد بدون کاپشن. گفتم: حسین این جوری اومدی از خونه بیرون؟ نگفتی سرما می‌خوری؟! کاپشن خوشگلت کو؟
    گفت: کاپشن قشنگی بود،نه؟ گفتم: آره! گفت: من هم خیلی دوستش داشتم ولی سر راه یکی را دیدم که هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت. ولی من فقط دوستش داشتم...
    سلام مهسا جان
    ممنون از شعرت
    دیشب برات کلی حرف داشتم ولی صندوق پیامت پر بود عزیزم
    ...´´´´´´´´´´´,;****,´´´´
    ´´´´´´´´´´´´,*¨¨,“¨¨*,´´´
    ´´´´´´´´´´´,**¨¨¨@“;“;;-…
    ´´´´´´´´´-,¨**¨¨¨¨“)““-““““
    ´´´´´´´´//,***¨¨¨¨*
    ´´´´´´´(,(**/*“¨““¨¨*
    ´´´´´´((,*/*;);*)¨¨¨¨*
    ´´´´´((,**)*/**/¨¨¨”¨*
    ´´´´,(,****.:)*¨¨¨¨¨¨*
    ´´´((,*****)¨¨¨¨¨¨¨*
    ´´,(,***/*)¨*¨¨¨¨,¨*
    ´´,***/*)¨*¨¨,¨*
    ´)*/*)*)*¨¨*
    /**)**¨¨“\\)\\)
    */*¨¨¨¨,...)!))!).....,(
    “,¨¨¨¨_)--“--“------/_.

    این ماله تو
    [گفتی : غزل بگو ! چه بگویم ؟ مجال کو ؟
    شیرین من ، براز غزل شور و حال کو ؟
    پر می زند دلم به هوای غزل ، ولی
    گیرم هوای پر زدنم هست ، بال کو ؟
    گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
    چشم و دلی برای تماشا و فال کو ؟
    تقویم چارفصل دلم را ورق زدن
    آن بگهای سبز ِ سرآغاز سال کو ؟
    رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
    حال سوال و حوصله ی قیل و قال کو ؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا