اره بخداااااااا.....بخاطر همینه که شاعر میگه سر دل با کس نگویم ..که با من هرچه کرد اشنا کرد(شعر تلفیقی بوداااااااا)
نگو ریا میشه....
امضام رو خوندی؟؟؟؟وقتی نوشتم از خوشحالی جندتا کشته داشتم چندتا زخمی..چند نفری هم رگشون رو زده بودن
عدنان قشونه ؟؟.....نهههههه جدیش نگیر .....بذار برم دانشگاه به حراستا میگم بزننش...
خوبم آبجی ....فدای تو...
فقط من نمیدونم داداشمچه به سر این کیبورد آورده دکمه هاش کار نمیکنه ...
قشون کجا بود؟؟؟؟؟؟؟محبوبه تو حالت بدهههههههههههه
خالههههههههههههههههه ببرش حرم زنجیرش ببند خالهههههههههههههههههههههه:ی
من رفتم..تو فامیلیت رو زیر پا گذاشتی....
شاهی همون قائم شهره ...هادی و عدنان همشهرین آبجی
از دیروز بهترم .....مامانم میگه من تورو ایندفعه یه دکتری ببرم و سه نقطه.........ینی عزرائیلو جلو چشام میینم