جوانی عاشق دختری شد و میخواست با او ازدواج کند
روزی دختر را به همراه دو دوست دخترش به منزل دعوت کرد
و به مادر گفت میخواهم حدس بزنی که عشق من کدامیک است
بعد از رفتن آنها از مادر پرسید: توانستی دختر مورد علاقه مرا از این سه تا تشخیص بدهی
مادر گفت: بله و مشخصات دختر را بیان کرد. پسر با تعجب پرسید...
بخدا اینقد خسّه ام که نگو!!!
ذهنم اصلا کشش نداره!!!!
عذر میخام!!!!
وقتی ام داتم می نوشتم شک کردم!!
خدا جام جم که جون ندارد به خاد از مام طلب کنه!!!
بازم عذر