M I N A
پسندها
4,147

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تنهــــــا چیــــــــزی که بایـد از زندگـــی آمــــوخت

    فقــط یــک کلمـــــــه اسـت
    * میگـــــــــــذرد *
    امـــــا دق میدهــد تا بگـــــــذرد
    همیشه در سختی ها به خودم می گفتم

    ” این نیز بگذرد ..”
    هنوز هم می گویم ..
    اما حال می دانم آنچه می گذرد عمرِ من است
    نه سختی ها
    همیشه باید کسی باشد
    تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد

    باید کسی باشد
    که وقتی صدایت لرزید بفهمد
    که اگر سکوت کردی ,بفهمد

    کسی باشد
    که اگر بهانه گیرشدی بفهمد

    کسی باشد که اگر سردرد رابهانه آوردی برای رفتن ونبودن
    بفهمد که درد داری
    که زندگی درد دارد
    که دلگیری...
    بفهمد که دلت برای چیزهای کوچک تنگ شده است...
    بفهمد که دلت برای قدم زدن زیر باران
    برای یک آغوش گرم تنگ شده است
    بفهمد دلت برای خودت هم تنگ شده است...
    همیشه باید کسی باشد
    به خدا عاشقانه هارا نباید نوشت!!!
    عاشقانه باید هرم نفس باشد....
    بکربکر!!!!!!!!!!!
    ازسینه بیرون بیاید و نجوا شود کنار گوشی که آنقدرنزدیک است
    که میتوانی لاله اش را بالبانت لمس کنی!!!!



    صدای منو

    از پشت شیشه ی مانیتور می شنوین...

    مانیتوری ک الان ، خیلیا پشتش بغض دارن

    مانیتوری ک الان ، خیلیا دستشون

    زیر چونشونه

    در ضمن ،

    پشت همین مانیتور هم خیلیا دلشون گرفته.....:w05:

    گاهی زن باش
    انقدر زنانه
    عشقت را نشان بده
    با ناز سخن بگو
    وقتی اخم میکند
    خودت را برایش لوس کن
    وقتی صدایش بغض دارد
    ارام تمام پرده هارا بکش تا کسی نبیند
    مردت بر شانه تو تکیه کرده
    و وقتی نوبت توست
    تمام پرده های را کنار بزن
    تا خورشیدو ماه و ستارگان و اسمان
    تماشایت کند
    زمانی که
    در اغوش مردت هستی و به او تکیه میکنی
    بگذار تمام هستی بدانند
    او تکیه گاه توست
    سلام عزیزم مشکل نداشت احتمالا پر بوده...:w12:
    به مناسبت هفته ی دفاع مقدّس | 7 روز با صاحبدلان

    امروز با:

    شهید مهدی زین الدّین



    نزدیک عملیات بود. یک روز دیدم گوشه پاکت‏ نامه از جیبش زده بیرون.

    گفتم: "این چیه؟"
    گفت: "عکس دخترم."
    گفتم: "بده ببینمش."
    گفت: "هنوز خودم ندیدم. عملیات نزدیکه، می‏ترسم مهر پدری کار دستم بده. باشه برای بعد."
    مرسی مینا جان بابت پستای مفیدت خیلی کمک کرد ی دنیا ممنون عزیزم.
    تقریبا همین کارو کردم. خب خدا رو شکر مثل اینکه دفاعت خوب پیش رفته ;)


    تابلو ؛ نقاش را ثروتمند کرد.


    شعر ِشاعر به چند زبان ترجمه شد.



    کارگردان جایزه ها را درو کرد...



    و هنوز سر همان چهار راه واکس میزند



    کودکی که بهترین سوژه بود...:w05:

    آدم ها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی؛

    دوست بدار،

    کاری که خدا با تو می کند ...
    من خوبم. تو چطوری؟
    به دفاع نرسیدم، مجبور شدم تمدید کنم. آره طرح 5 و خدا رو شکر دادم
    وااااااااااااااااااااااای. ببین کی اینجاست. بالاخره برگشتی :w42:
    غمگینی آدم هایی که دوستشان دارم،غمگینم میکند...

    گاهی دلم میخواهد با انگشتم گوشه لبشان را بالا بگیرم

    شاید خنده یادشان بیاید..

    اینکه کاری از دستم بر نمی آید..

    اینکه زورم به دنیا نمیرسد ...

    تلخ است...

    خیلی تلخ...:w05:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا