آهااا... اونوقت شوما چشم بصیرتو دارید ؟؟؟ دی
-
یا خدا اینکه چیزی نپوشیده...
باوشه... هر طور راحتی...من که ناراحت نشدم عادت کردم فش بخورم... دییییی
میخوای با سارا حرف بزنم..؟؟؟یعنی برم تاپیکو بترکونم؟؟؟
چرا عصبی هستی معصومه جان؟؟؟
فک کنم سارا هم ناراحت شد...
مگه موضوع تاپیک چی بود؟
چیکار کردم که نالاحتی....سلام معصومه خوبی؟ خوشی؟
اومدم که کسی جوابمو نداد...
سلام
میخواستم یه سوال ازتون بپرسم،معماری بهتره یا عمران؟چيه....آفتاب ميخاي؟؟؟شبت بخیر...
بای...چگده باحال ميشه قيافت اگه بشكنه....
به من چه...دعا نكردم كه بشكنه ميگي يقه تورا ميچسبم....هر چي خدا بخاد همون ميشهامروز صب میخواستم برم دانشگاه تا پامو از در خونمون گذاشتم بیرون خیس عرق شدم...
دو ساعت موندم دانشگاه طاقت نیووردم برگشتم خونه...هر سه مورد...
هم آلودس هم گرمه خداییش این روزا هم که رفتیم تو فاز شرجی...نمیگم زیاد بد نیست میگم عالیییییییه...
بخدا نیومدی اهوازو ببینی... یه روز نمیتونی دووم بیاری اینجا...چرا تعجب کردی؟اتفاقا محل استقرارمون نزدیک میدون آزادیم بود... دی
کلا اهواز...
راسی سلام...
برو عزيز مواظب خودت باش
چشم چشم حتما هي واي من
چشم هرچي ابجيم بگه
شبت پر از شادي
خیلی خیلی ممنونم .
انشاالله غم نبینید هیچوقت .
____________
گريه نكن ابجي جونم
اهوم نميدونم ............
چيو جدي نيستم؟؟
سلام .
امیدوارم خوب باشید.
سپاس از محبت و لطف ِ بی انتهاتون دوست ِ خوبم .
انشاالله همیشه شاد و سلامت و مسرور باشید .
_________________________
اهوم جديدا به بن بست رسيدم نميدونم از زندگي و دنيا چي ميخوام
پوستم خيلي كلفت شده اذيت كجا بود
به زودي مينويسم برات تو تاپيكت
خواهش ببخش دوس ندارم زياد حرف بزنم واسه همين ننوشتم چيزي تو تاپيكت و فقط به احترام تو امدم ابجي گلمما شما ايشان...:دي
چه ميدونم...حالا شايد هم تو نبودي
يه چند روز صبر ميكنيم اگه دندوناي تو سره جاش بود مطمعن ميشيم كه تو نبودي:ديباشه حالا....يه كاري ميكنيم قبول ميشي
اين چه تعبيريه حالا كي گفت كه ميميري...تو تا منو دق ندي....
من خوابتو نديدم...تو به زور اومدي تو خوابم:دي -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...